Abstract:
حادثه عاشورا یکی از جان خراش ترین و در عین حال آموزنده ترین حوادث تاریخ اسلام به حساب می آید. حادثه ای که برخلاف بسیاری از حوادث دیگر تاریخ انسانی که به دست نسیان سپرده شده اند، پس از قریب به 1400 سال، هنوز زنده، اثرگذار، به شدت تسرّی یابنده و بسیار جذّاب بوده و در عین حال واجد قابلیت های تحقیقی بیشتر و ژرف تر است، تا با هر پژوهش جدید، بعدی دیگر از ابعاد این حادثه بی نظیر تاریخ اسلام و تشیّع تبیین گردد. بی تردید بخش عظیمی از این تاثیرگذاری، آموزندگی و جذّابیت کربلا به قهرمانان اصلی این حادثه بازمی گردد. البته که قهرمان اصلی و بزرگ این واقعه عظیم حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام است، اما در این نیز تردیدی نیست که بعد از ایشان مهم ترین و تاثیرگذارترین شخصیت در گرماگرم این حادثه غم انگیز، کسی جز برادر بزرگوار ایشان، یعنی حضرت ابو الفضل العباس علیه السلام نمی باشد.
درباره شخصیت حضرت عباس علیه السلام تاکنون بسیار سخن رفته است، بنابراین نوشتن مقاله ای در این با که واجد نکته های نو و تازه ای باشد، کار ساده و آسانی نیست. در عین حال هربار که محققی با مداقّه در منابع اصلی تاریخ اسلام به بازخوانی دقیق تر حادثه کربلا و نقش محوری حضرت عباس علیه السلام دوشادوش امام حسین علیه السلام، می پردازد، متوجه نکات بدیع و تازه ای می گردد که بینش ها و تحلیل های نوینی را درباره شخصیت کم نظیر قمر بنی هاشم و نقش و اهمیت حضور ایشان در این حادثه دلخراش، مطرح می سازد.
در این مقاله هرچند که تمرکز اصلی بر تحلیل نقش شخصیت کاریزماتیک قمر بنی هاشم در روند حادثه کربلا می باشد، لیکن سعی شده که عوامل زمینه ساز شخصیت کاریزمای عباس علیه السلام قبل از کربلا و نیز تاثیرات شخصیت کاریزمای ایشان بعد از حادثه کربلا و حتی امروز، بیان شود. طبعا در خلال مباحث، اسناد معتبری در باب بسیاری از اخبار مشهور درباره شخصیت عباس علیه السلام نیز معرفی شده اند. نویسنده امیدوار است بتواند نگاه و بینش جدیدی را در این نوشتار ارائه دهد.
Machine summary:
"گویی تا پیش از شهادت عباس(ع) هنوز امام برای خود با وجود عباس(ع) چارهای در حساب داشتند، اما در اینجا دیگر حال امام حالی است که این تعبیر را به کار بردند تعبیری که خواند، میر آن را این گونه بیان میکند: " برفت آن یار و من بیچاره گشتم زکوی خوشدلی آواره گشتم (خواندمیر،1380ش:2/54) در "مقاتل الطالبیین" از قول شاعری حال امام حسین(ع) در هنگام شهادت عباس(ع) به خوبی بیان شده است که: احق الناس ان یبکی علیه فتی ابکی الحسین بکربلاء ابوالفضل ان ذکرهــــم الحــــلو شفاء النفوس (ابوالفرج اصفهانی، ترجمه فاضل، 1339ش: 1/124) همه اینها نشانههای روشنی از محبت و عشق حضرت اباعبدالله نسبت به عباس(ع) میباشد.
متن حدیث بر اساس کتاب "امالی" صدوق که به نظر می رسد بقیه محدثان بعد از او نیز این حدیث را از او گرفته اند، چنین است: روزگاری پس از جریان کربلا چون چشم امام زین العابدین(ع) به عبیدالله پسر عباس(ع) افتاد، ایشان به فکر فرو رفت و به یاد عباس(ع) افتاده و فرمودند : " روزی برای رسول خدا (ص) سختتر از روز شهادت حمزه در احد و جعفر در موته نبود.
در کتاب "طهران قدیم" از زن معرکه گیر جوانی سخن می گوید که آن روزها در تهران کارش بالا گرفته بود و وقتی جمعیت دورش را می گرفت شروع می کرد به دعاهای زیادی از جمله اینکه:" یا علی هر کس از این جمع، حاجتی، دردی، مطلبی، داره ترا قسم می دهم به عصمت مادرت فاطمه و به عصمت همسرت فاطمه و به حق دستهای قلم شده فرزند رشیدت قمر بنی هاشم، امروز را به غروب نرسانده، حاجتش را بر آور" (شهری باستانی،1383ش:1/341) در نقاشی های تکایا و بقعه ها نیز شمایل عباس(ع) از نمود برجسته ای برخوردار است."