Abstract:
بیگانگی تحصیلی یا دانشگاهی، بهعنوان یکی از اشکال بیگانگی، اصطلاحی برای توضیح جدایی دانشجویان یا دانشآموزان از فرایند یادگیری و تجربة منزویبودن از یک گروه تحصیلی یا دانشگاهی است که شخص باید به آن تعلق داشته باشد یا درگیر آن باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطة میان ناسازی در میدان دانشگاهی و بیگانگی دانشگاهی در میان دانشجویان دانشگاه مازندران انجام گرفته است. روش پژوهش، پیمایش و جامعة آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 93- 94 است که 390 نفر از آنها براساس نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم، انتخاب شدند و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریة ناسازی (هیسترسیس) بوردیو است. پس از جمعآوری اطلاعات، فرضیههای تحقیق در دو سطح توصیفی- استنباطی با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS بررسی شد. مطابق نتایج ضریب همبستگی پیرسون، بین میدان دروندانشگاهی (هنجارهای محدودکننده، جامعهپذیری آموزشی ضعیف) با متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) تأثیر مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین براساس نتایج آزمون مدل نظری تحقیق که با روش معادلات ساختاری انجام شد، مؤلفههای میدان دانشگاهی، 40 درصد از تغییرات متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) را تبیین میکنند.
Educational or academic alienation as one of the forms of alienation mean the separation of students from the learning process and the experience of isolation from a school or college group that a person must belong to it or involved in it. The present study tries to analyze the relationship Hysteresis between internal academic field and alienation among Mazandaran University was academic. The present study tries to analyze the academic alienation. The method is survey and questionnaire was used for collecting data. Statistical population consists of all students of the University of Mazandaran in the academic year 94-95 .we selected 390 students by Cochran formula as sample with classified sampling. The theoretical framework of this study is the theory of Bourdieu's incompatibility (Hysteresis). After collecting the data, the research hypothesis examined in two levels of descriptive and inferential statistics by SPSS and AMOS packages. According to the results of Pearson's correlation coefficient between internal university field (restricting norms, weak educational sociability) with dependent variable (academic alienation), there is a positive and direct impact. With the theoretical model test research of structural equation methods (AMOS), it was also internal academic field, accompanied their indexes, and could show % 40.of independent variable (academic alienation) changes.
Machine summary:
همچنين براساس نتايج آزمون مدل نظري تحقيق که با روش معادلات ساختاري انجام شد، مؤلفه هاي ميدان دانشگاهي، ٤٠ درصد از تغييرات متغير وابسته (بيگانگي دانشگاهي) را تبيين ميکنند.
Academic alienation ديگران براي ارائۀ کارنوشت يا مقاله به استاد، طولانيشدن فرايند تکميل پايان نامه ، احساس بيهودگي از تحصيل در رشته هاي علوم انساني ، بيرغبتي در انجام دادن پايان نامه ، داشتن زندگي ذهني و غيرواقعي، طرد واقعيت هاي جامعۀ ايران ، احساس نداشتن کنترل فردي به زندگي و هويت فردي- اجتماعي و ديگر عوامل ، موجب بروز بيگانگي دانشجويان از تحصيل و دانشگاه شده است (ذکايي، ١٣٨٨: ٥٦).
مطالعاتي که با چارچوب کلان به رابطۀ ميان بيگانگي، شرايط اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي مي پردازند، درواقع مفهوم بيگانگي را در قالب طرد اجتماعي تحليل ميکنند، اما آن دسته از پژوهش هايي که بر بعد تحصيلي، آموزشي و تجربيات دانشجويان يا دانش آموزان براي درک الگوهاي احتمالي بيگانگي تأکيد مي کنند، درواقع ، گروه هاي کوچک در بستر مشخص مانند دانشگاه يا مدرسه را بررسي کرده اند.
در اين پژوهش ، با استفاده از نظريۀ ناسازي بورديو، به بررسي آن دسته از مؤلفه هاي ميدان درون دانشگاهي ميپردازيم که بر بيگانگي دانشجويان از فرايند تحصيل و دانشگاه مؤثرند.
مطالعات و تحقيقات گذشته ، عمدتا بيگانگي و بيگانگي اجتماعي جوانان را به صورت کلي بررسي کرده اند؛ بنابراين ، تحقيق حاضر به تحليل رابطۀ ميان ناسازي در سطح ميدان هاي درون دانشگاهي و بيگانگي دانشگاهي در بين دانشجويان پرداخته است .
در اين پژوهش ، با استفاده از نظريۀ ناسازي بورديو و مطالعات پيشين ، مدل نظري تحقيق براي بررسي بيگانگي دانشگاهي طراحي شد.