Abstract:
ﺳﺆال اﺻﻠﯽ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﻘﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻓﻠﺴﻔﻪ از ﻧﮕﺎه دو ﻣﺘﻔﮑﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎن اﺳﺖ. ﻧﻘﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻓﻠﺴﻔﻪ، ﮐﺎرﮐﺮد ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﮕﺎه آن در ﮔﺮوه ﻣﻌﺎرف و ﻋﻠﻮم اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪة اﻋﻤﺎل ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﮕﺎه در ﮔﺮوه و ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪة ﺣﻘﻮق و ﻣﺰاﯾﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺎﺑﻊ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ اﺟﺮا ﻣﯽ ﺷﻮد د ﮐﻮﺋﻦ ، 99 :1391؛O’Donnel، 4 :1997 ؛;211 :1988 Ritzer,، ؛;Harlambos et.al 2006:6 )ﺑﺮاﺳﺎس ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی، ﻧﻘﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻓﻠﺴﻔﻪ در ﭼﻬﺎر ﺑﺨﺶ ﭘﺎﯾﮕﺎه ﻓﻠﺴﻔﻪ، اﻧﺘﻈﺎرات از ﻓﻠﺴﻔﻪ، ﺣﻖ ﻓﻠﺴﻔﻪ و ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺗﻔﮑﯿﮏ ﺷﺪ. ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ آﺛﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺑﻮﻧﺼﺮ ﻓﺎراﺑﯽ و ﺟﻤﺎلاﻟﺪﯾﻦ اﺳﺪآﺑﺎدی ﺑﺎ روش اﺳﻨﺎدی و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای و ﻓﻦ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺤﺘﻮا ﻣﺮور ﺷﺪ.ﻧﺘﯿﺠﮥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﻧﻘﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺻﻠﯽ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻧﺰد دو اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺗﺮﺳﯿﻢ راه ﺳﻌﺎدت و اﻋﺘﺪال در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻓﺮد و ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻨﺼﺮﻓﺎﻓﻠﺴﻔﻪ ﻣﻌﺮﻓﺘﯽ ﻧﻈﺮی ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎرﺑﺮدی اﺳﺖ. ﻣﺴﺌﻮل اﺻﻠﯽ ﮐﺎرﺑﺮد آن ﻧﺰد ﻓﺎراﺑﯽ، رﺋﯿﺲ اول، ﺑﺎ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑﺮ ﺷﯿﻮهﻫﺎی ﻋﻘﻠﯽ اﺳﺖ وﻧﺰد اﺳﺪآﺑﺎدی داﻧﺸﻤﻨﺪان، ﭘﯿﺸﻮاﯾﺎن و ﻓﯿﻠﺴﻮﻓﺎن ﺑﺎ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑﺮ ﺷﯿﻮﻫﻬﺎی ﻋﻘﻠﯽ و(ﺣﺘﯽ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺗﺨﯿﻠﯽ از ﻧﻮع ﺷﻌﺮ) ﻣﻠﻬﻢ از ﻗﺮآن اﺳﺖ. دﻏﺪﻏﮥ ﻓﻠﺴﻔﮥ ﻓﺎراﺑﯽ ﻧﻔﺎق وﺗﻔﺮﻗﻪ ﺑﯿﻦ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ از ﻣﻌﺮﻓﺘﻬﺎی ﺗﻔﺮﻗﻪ اﻧﮕﯿﺰ ﺗﺨﯿﻠﯽ، ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖﮐﺎرﺳﺎز و وﺣﺪت آﻓﺮﯾﻦ ﻓﻠﺴﻔﻪ و ﺷﯿﻮه ﻫﺎی ﻋﻘﻠﯽ ﭘﻨﺎه ﻣﯽ ﺑﺮد. دﻏﺪﻏﮥﻓﻠﺴﻔﮥاﺳﺪآﺑﺎدی ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪﮔﯽ و ﻓﻘﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن اﺳﺖ و ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﮐﺎرﺳﺎز ﻣﻌﺮﻓﺘﯽ و اﻋﺘﺪاﻟﯽ ﻓﻠﺴﻔﻪ در ﯾﺎﻓﺘﻦ ﻧﻘﻄﮥ اﻋﺘﺪال ﻗﻮای ده ﮔﺎﻧﻪ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﭘﻨﺎه ﻣﯽ ﺑﺮد ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺳﻌﺎدت ﻓﺮد و ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ. ﻓﺎراﺑﯽ از ﺳﻮق ﯾﺎﻓﺘﻦ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺗﺨﯿﻞ ﺗﻔﺮﻗﻪ اﻧﮕﯿﺰ ﻣﯽ ﻫﺮاﺳﺪ و اﺳﺪآﺑﺎدی ﺗﺨﯿﻞ ﺷﻌﺮ را در ﺧﺪﻣﺖ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻣﯽ ﻧﮕﺮد. اﺳﺪآﺑﺎدی از ﺳﻮق ﯾﺎﻓﺘﻦ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺗﻘﻠﯿﺪ و ﺧﺮاﻓﺎت و اﻧﺘﺰاع ﺻﺮف می ﻫﺮاﺳﺪ.
Machine summary:
ابونصر فارابی و جمال الدین اسدآبادی هر دو سعی دارند احیاگر نقش اجتماعی فلسفه باشند و آن را از مجالس بحث و درس نظری و انتزاعی در خدمت اصلاح ، یعنی سعادت و کمال فرد و جامعه قرار دهند.
پرسشهای تحقیق به چهار سؤال فرعی به این شرح تقسیم شده است : ١- پایگاه فلسفه در مجموعۀ دانش بشری (علم ، دین و عرفان ) از دیدگاه فارابی و اسدآبادی کجاست ؟ ٢- انتظارات از فلسفه بر اساس پایگاه آن در مجموعۀ دانش بشری از دیدگاه فارابی و اسدآبادی چیست ؟ ٣- بر اساس انتظارات ، تعیین حق فلسفه ، یعنی عواملی که باید برای تقویت آن به کار گرفته شود، از دیدگاه فارابی و اسدآبادی کدام است ؟ ٤- پس از تعیین انتظارات یعنی نوع وظایف فلسفه ، کیفیت و چگونگی برآورده کردن انتظارات یعنی هنجارها و قواعد آن از نظر فارابی و اسدآبادی کدام است ؟ چارچوب مفهومی نقش اعمالی است که با توجه با پایگاه یعنی موقعیت اجتماعی و مرتبه و جایگاه در یـک گـروه یـا گروه در مقایسه با گروه های دیگر انجام مـی شـود و بـه طـور خلاصـه ، نقـش مبتنـی بـر موقعیـت ساختاری در نظام اجتماعی انجام می شود.
نتیجه اینکه از نظر فارابی فلسفه برای ایفای نقش عملی و اجتماعی خود همچون انسجام و همبستگی و تقویت اخلاق فردی و جمعی در مدینه و توان بیان و استدلال به ارتباط با معرفتهای دینی ، سیاسی ، منطق و زبان نیازمند است .