Abstract:
یکی از چالشهای اساسی بنگاههای بزرگ کار و اشتغال فاصله گرفتن از اصول و ضوابط اخلاقی و درآمد مشروع است. بررسی و تحلیل مقوله قاچاق انسان با رهیافت اخلاقی از پیچیدگی و عمق این مقوله پرده برمیدارد. موضوعی نظیر «قاچاق انسان» از موارد خاص و ویرانگر در حوزه تجارت جهانی است. تلقی ناصواب از رابطه تجارت با اخلاق و اصول اخلاقی یک نابسامانی مهم و پردامنه است؛ که اشکارا کرامت و ارزشهای انسانی را مورد هتک قرار میدهد. طبیعی است ارائه هرگونه راهکار بهمنظور مبارزه، کنترل و مهار مسئله فاجعهآمیز قاچاق انسان در تجارت جهانی، فرع بر تحلیل و بررسی اخلاقی اینگونه معاملات است. این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی و رهیافت اخلاقی انجام یافته، با بیان شرایط موجود و ارائه برخی آمارها و تبیین زمینههای فراگیری پدیده مجرمانه قاچاق انسان، اقدامات و تصمیمات مجامع بینالمللی را در مواجهه با موضوع، ناکارآمد دانسته و راهبرد برونرفت از این بحران را توجه به اصول و تعالیم اخلاق اسلامی در سه بعد بینشی، گرایشی و رفتاری میداند.
One basic challenges in main work establishments lies in lack of moral rules and lawful income. Studying the category of man-smuggling on the basis of moral roules, one may understand its depth and complicated nature. Such subject as man-smuggling is a special and destructive case in global trade. Incorrect perception of the relation of trade to ethics and ethical principles may be known as such an important and wide disorder that clearly oppose human values and dignity. Evidently any solution for opposing and controlling the fatal problem of man-smuggling in global trade would need an ethical analysis of such transactions. Being established with an analytico-descriptive method and an ethical approach, describing present conditions, presenting some cases of statistics and explaining some grounds supporting the problem, the study has not deemed measures and dicisions made by international institutions to be effectual and has known the real solution as paying attention to Islamic educational and ethical principles in three aspects of insight, desirability and behavor.
Machine summary:
(فرامرز قراملکی و نوچه فلاح، 1386: 14 ـ 13) طبیعی است مادامی که اندیشمندانی در خدمت سردمداران نظام سلطه اقتصادی در جهان معاصر نظریات به ظاهر علمی برای کوتاه کردن میزان مداخله اخلاق و اصول اخلاقی در حوزههای مختلف اشتغال ارائه مینمایند و سودآوری تنها اصل مقدس در مشاغل و انگیزه نهایی آنها تلقی شود، چالشهایی چون قاچاق انسان و به حراج گذاشتن جان افراد در معاملات و تجارت بینالمللی امری متعارف و بعضا قابل دفاع خواهد بود.
از این توضیح و دقت در آیه شاید بتوان اینگونه نتیجه بگیریم، از آن نظرکه پدیده صنعت سکس بهعنوان دستاورد غالب از قاچاق انسان درآمده است، پس این تجارت مجرمانه هم مصداق اشاعه فحشا و هم جنگ و تقابل با عفت و اخلاق عمومی در جامعه اسلامی است.
نهاد اخلاق دینی با ارائه راهکارهایی نظیر: امانتانگاری آوردههای هستی؛ تلقی عبادت از کسب و مشاغل؛ ضرورت حفظ عزتنفس و کرامت انسانها در همه شرایط؛ ضرورت ثروتاندوزی در بستر اخلاق و عفت عمومی؛ اولویت اعمال احسان و گذشت در تعامل اجتماعی؛ اقامه پاداش و تنبیه و تعمیم در فرهنگ عمومی؛ ممنوعیت معاملات فریبهکارانه؛ ضرورت پایبندی دولت در اجرای تعهدات اخلاقی و قانونی (تقسیم کار و توزیع عادلانه مشاغل، اقامه شایستهسالاری و اعمال کنترل و نظارت بر مشاغل) درحقیقت راهکارهای عملی مقابله و مبارزه را با پدیده قاچاق انسان تأکید و تصریح مینماید.