Abstract:
بررسی «ارتباط ناشناخته» میان ایران و رژیم صهیونیستی با ویژگی های خاص خود در دوره پهلوی از جمله موضوعات مهم در مطالعات تاریخی است. هدف این مقاله، یافتن پاسخ برای این پرسش محوری است: «ابعاد مختلف روابط میان ایران و رژیم صهیونیستی چه بود و آیا این روابط تعادل و توازن داشت؟» برای رسیدن به پاسخ، روابط ایران و رژیم صهیونیستی را طی سه دهه (1357-1327ش.) در ابعاد اقتصادی، امنیتی ـ اطلاعاتی، نظامی و فرهنگی بررسی می کنیم. اطلاعات این مقاله با روش کتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک موجود در این خصوص گرد آوری شده است.
One of the important subjects in Historical Studies is the analysis of “unknown relations” between Iran and the Zionist Regime during reign of Pahlavi Dynasty. The purpose of this article is to find an answer for this pivotal question: “what were the dimensions of the relations between Iran and the Zionist Regime، and was there any balance and equilibrium?” In order to find the answer، the study considers Iran and Zionist Regime relations through three decades (1948-1978) in various aspects of economy، security-intelligence، military and culture. The data required for this study was collected via library method and from existing relevant documents.
Machine summary:
هدف اين مقاله ، يافتن پاسخ براي اين پرسـش محـوري است : «ابعاد مختلف روابط ميان ايران و رژيم صهيونيستي چه بود و آيا اين روابط تعادل و توازن داشت ؟» براي رسيدن به پاسخ ، روابط ايـران و رژيـم صهيونيسـتي را طـي سـه دهـه (١٣٥٧-١٣٢٧ش .
)، دولت ايران با وجود اينکه به تدريج درمييافت تسريع در دريافت کمک هاي مالي پيش بينـي شـده در اصـل ٤ ترومن از آمريکا تا اندازهاي منوط به شناسايي دولت يهود است ، براي جلوگيري از تشکيل رقيب منطقه اي در آينده و حفـظ روابط خود با کشورهاي عرب ، به عضويت رژيم صهيونيستي در سازمان ملل رأي منفي داد، اما مجموعه وقايعي مانند حادثـۀ ترور نافرجام محمدرضا شاه ، تحکيم قدرت شاه ، مهاجرت فزاينده و غيرقانوني يهوديان عراقي به ايران، تيرگـي نسـبي روابـط ايران با جهان عرب ، نخستين مسافرت شاه به ايالات متحده ، ايران را به تجديدنظر در موضع اوليه واداشت و سرانجام هـم در ١٦ اسفند ٦/١٣٢٨ مارس ١٩٥٠، دولت ايران به صورت "دو فاکتو" آن رژيم را به رسميت شناخت .
علاوه بر اين ، مهاجرت - هاي دسته جمعي يهوديان ونياز به نفت به منظور توسعۀ اقتصادي آن رژيم ، از يک سو و وابستگي کامل ايران به فروش نفت بـراي کسـب درآمـد بيشـتر در اجـراي برنامـه هـاي اصلاحات، تحت عنوان «انقلاب سفيد»، از سوي ديگر، هر دو کشور را بر آن داشت تا در دهۀ ٤٠ شمسي براي صدور و دريافت نفت بيشتر و سرمايه گذاري و توسعۀ خطوط لولـه نفت اعلام آمادگي کنند.