Abstract:
با شکل گیری اسلام سیاسی در دهه ی بیست، در درون گفتمان اسلام سیاسی برخلاف اسلام سیاسی فقاهتی که از استقرارگاه سنت و دین به دنیای مدرن نگاه میکرد، طیفی از روشنفکران شکل گرفت که برای بازنمایی دنیای بیرونی و مفصل بندی گفتمانی خود از استقرارگاه دنیای مدرن به سنت و دین می نگریستند. این طیف به عنوان روشنفکران دینی نامبردار گشتند. عبدالکریم سروش و عزت الله سحابی دو تن از نمایندگان فکری این طیف محسوب میشوند که به تحلیل آرایش نشانه های گفتمانی این دو پرداخته ایم و در پی این امر، آن نشانه ها را با محک مولفه های توسعه ی مورد سنجش قرار دادهایم. از آن جا که توسعه ی و نوسازی مرحله ای بدون بازگشت محسوب میشود، به دنبال بررسی این مسئله بوده ایم که مولفه های فوق چه جایگاهی در جریان روشنفکری دینی داشته و هر یک از نمایندگان فکری این جریان به چه میزان دستیابی به توسعه ی را تسهیل و یا موجبات ممانعت از آن را فراهم ساخته اند و در این بین چه تحولی رخ داده است.
Machine summary:
"اگرچه در این دوره با بیقراری عمومی گفتمان سنتی و بازسازیهای مداومیکه در مذهب صورت گرفت کمکم امکان برونرفت از مذهب انتظار و صبر به مذهب انقلاب و سیاست فراهم شد، اما باید توجه داشت که حتی با وجود تلاشهای گستردهی شخصی مانند نایینی برای توجیح مشروطه از طریق نشانههای دینی، حکومت از نظر او کماکان به کنیزک سیاهی مانند بود که هرچند «دستان خود را از دو تا از سه مورد غصب و ظلم نظامهای استبدادی تملیکیه یعنی اغتصاب ردای کبریایی و ظلم به ساحت اقدس احدیت و غصب رقاب و بلاد و ظلم به بندگان شسته است، سیاهی رنگش بهواسطهی غصب مقام ولایت و ظلم به ناحیه مقدسه امامت همچنان باقی است و زایل نخواهد شد» (نایینی، 1378: 81- 74).
او همانند لیست، به دولت قوی، کارآمد، ملی، مستقل و مدرن اعتقاد دارد و ناسیونالیسم، هویت ملی و مذهبی ایرانیان، کار و تولید، انباشت سرمایه، صنعتیشدن، تقویت بخش خصوصی، سرمایهداری ملی، جامعهی مدنی، حکومت قانون، بورژوازی ملی و اصلاحات تدریجی و ساختاری در امور مالی، اداری، اقتصادی و سیاسی و نیز تعامل سازنده و مولد با دنیای غرب را بسیار مورد توجه قرار میدهد.
وی ضمن پایبندی به آرا و اندیشههای «سوسیال دموکراسی» و با سرلوحه قرار دادن توسعه درونزا، به دولت قوی، کارآمد، ملی، مستقل و مدرن اعتقاد دارد و ناسیونالیسم، هویت ملی و مذهبی ایرانیان، کار و تولید، انباشت سرمایه، صنعتی شدن، تقویت بخش خصوصی، سرمایهداری ملی، جامعهی مدنی، حکومت قانون، بورژوازی ملی و اصلاحات تدریجی و ساختاری در امور مالی، اداری، اقتصادی و سیاسی و نیز تعامل سازنده و مولد با دنیای غرب را بسیار مورد توجه قرار میدهد."