Abstract:
بررسی راهبرد نظامی ایالات متحده در دوران اوباما می تواند مبنای مناسبی برای مقایسه استراتژی نظامی این کشور در زمان های دیگر بوده و به ترسیم یک الگوی کلان رفتاری در عرصه نظامی کمک کند.در این مقاله مطلوب اصلی،بررسی الگوی رفتار نظامی آمریکا در حوزه خاورمیانه در دوران اوباما بوده است.رفتار نظامی آمریکا در دوران اوباما در کشورهای جنگ زده حوزه خاورمیانه کاملا مشابه نبوده و به نسبت هر کشور تفاوت هایی در آن مشاهده می شود.در عراق راهبرد کلی آمریکا واگذار کردن ماموریت سرکوب داعش به برخی نیروهای محلی و تقویت آنها از طریق آموزش و پشتیبانی هوایی بوده است.این رویکرد در مورد سوریه نیز با توجه به حضور مشترک داعش در این کشور تقریبا به صورت مشابه تکرار شده است.ولی در لیبی هر چند در ابتدا با حمله مستقیم نظامی،دولت ساقط شد ولی با توجه به خروج سریع نیروهای نظامی خارجی،دورانی از آشوب این کشور را فرا گرفت و منجر شد دوباره آمریکا با تاکتیک تقویت نیروهای محلی و پشتیبانی هوایی به جبران شکست خود اقدام کند.در حوزه یمن دخالت آمریکا متاثر از ملاحظات سیاسی و روابط با عربستان معطوف به حمایت از عملیات های هوایی عربستان می شد و به نوعی دنباله روی از سیاست های این کشور داشت.در مجموع می توان گفت هر چند استراتژی نظامی آمریکا منجر به کاهش حوزه جغرافیایی حضور داعش شد ولی به هیچ وجه ریشه های بنیادگرایی را نابود نکرد و در حوزه سیاسی و اقتصادی نیز نتوانست منجر به تشکیل دولت کامل و اقتدار متمرکز در کشورهای جنگ زده می شود و حتی در مورد کردها،زمینه های افزایش اختلافات در حوزه مسایل سیاسی را موجب شده است.
Machine summary:
"در مجموع می توان گفت هرچند استراتژی نظامی آمریکا منجر به کاهش حوزه جغرافیایی حضور داعش شد ولی به هیچ وجه ریشههای بنیادگرایی را نابود نکرد و در حوزه سیاسی و اقتصادی نیز نتوانست منجر به تشکیل دولت کامل و اقتدار متمرکز در کشورهای جنگ زده شود و حتی در مورد کردها، زمینههای افزایش اختلافات در حوزه مسایل سیاسی را موجب شده است.
com مقدمه از آنجایی که بررسی استراتژی نظامی آمریکا در قبال تکتک کشورهای خاورمیانه در حوصله یک مقاله نمیگنجد، این گفتار تنها به بررسی راهبرد نظامی آمریکا در برابر کشورهایی میپردازد که دولت اوباما در آنها عملا وارد جنگ شده است (عراق، سوریه، لیبی، و یمن).
همچنین موجب شد هنگامی که اعضای دولت اوباما مانند «سامانتا پاور» و «جان کری» او را به دخالت نظامی در سوریه تشویق کردند، از آنها بپرسد: آیا بهتر نیست پیش از آنکه وارد یک ماجراجویی نظامی دیگر شویم، اول خود را از ورطه افغانستان و عراق خلاص کنیم؟ او معتقد است که اقدامات دیپلماتیک برای حل بحرانهای بینالمللی بهمراتب مؤثرتر از توسل به زور است و به توافق هستهای با ایران که بدون جنگ و خونریزی، نگرانی غرب را از برنامه اتمی ایران برطرف کرد، اعتقاد دارد (Goldberg: 2016).
استراتژی نظامی آمریکا در لیبی برای ساقط کردن داعش مبتنی بر پشتیبانی هوایی از نیروهای محلی بود که باید از زمین وارد جنگ علیه دولت اسلامی میشدند."