Abstract:
امروزه اتحادیه اروپا به ماهیت نرماتیو (هنجاری) خود بعنوان یک کنشگر در روابط با دیگر کنشگرها م یبالد.
در نخستین دهة پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اتحادیة اروپا ضمن حفظ دیدگاه نرماتیو خود، به همکاری با روسیه و پشتیبانی از ثبات اقتصادی و سیاسی روسیه پرداخت. ولی در دهة گذشته رفتار اتحادیه اروپا با روسیه دگرگونی بسیار یافته است. در این سالها اتحادیة اروپا با کاستن از کمکهای خارجی خود، کوشیده است روسیه را وادار به پذیرش سیاست هنجاری اتحادیه کند؛ کاری که با غرور ملی روسیه روبه رو می شود. پرسش اصلی در این نوشتار این است که آینده سیاست هنجاری اتحادیه اروپا در پیوند با روسیه چه خواهد بود؟ فرضیه مقاله بر این استوار است که سیاست هنجاری اتحادیه اروپا در سایه ناهماهنگی کشورهای عضو و بویژه بی علاقگی کشورهای اروپایی به پیروی از سیاستهای آمریکا، کارکرد اتحادیه اروپا را دچار ابهام کرده و قرار گرفتن روسیه بعنوان یک قدرت نوظهور بویژه در شاهراه انتقال انرژی به اروپا و جایگاه ژئوپلیتیکی روسیه در اوراسیا، باعث شده است که روسیه از این وضع بهره گیرد و سیاست هنجاری اتحادیه اروپا و نیز سیاست غرب در زمینه مسائل منطقه ای و جهانی را به چالش کشد.
Machine summary:
"این فرضیه بر آن پایه استوار است که ماهیت نورماتیو و ساختارگرایانه اتحادیه اروپا از لحاظ نرمافزاری و تصمیمگیری سیاسی، روسیه را وادار خواهد کرد با وجود دیدگاههای سخت خود بویژه در نگاه به مرزهای غربی خود، در برابر حرکت اتحادیه اروپا در (گسترش دادن دموکراسی به شرق اروپا) به یک بیعملی انفعالی برسد که این موضوع در درازمدت به زیان روسیه خواهد بود.
پژوهشها در پارهای از کشورهای همسایة اتحادیه نشان داده است که نارساییها در ساختار اقتصادی کشورها میتواند بر کارکرد این کشورها در زمینه حکمرانی دموکراتیک اثر سوء بگذارد، گرچه پیش از آن نیز، وجود مشکلات اقتصادی در دیگر مدلهای دموکراسی، ناکارامدی دولتها در گسترش دموکراسی را آشکار کرده بود (Wetzel, 2011:889).
2ـ تعامل بیشتر با روسیه با هدف قانونمند کردن این کشور در زمینه بازرگانی و سرمایهگذاری: از دید اتحادیه اروپا، انحصارگرایی بزرگترین عرضهکنندة گاز روسیه (گازپروم) و ندادن حق برابر به دیگر شرکتهای بینالمللی در زمینه انتقال گاز به اروپا و اعمال مناسبات قدرت در مشارکتهای اقتصادی، پذیرفتنی نیست و اروپا میکوشد ضمن حفظ ارتباط با دیگر عرضهکنندگان انرژی، با تعمیق مشارکت با طرف روس، این کشور را وادار به پذیرش عملی قوانین و هنجارهای خود سازد.
در این ساختار، اتحادیه ضمن آنکه به مسائل زیستمحیطی و مدیریت الگوی مصرف توجه دارد، از الگوی چند وجهی عرضه نفت و گاز سود میجوید و ضمن اولویت دادن به کشورهای تولیدکنندة همجوار، از قانونمند شدن قراردادهای مشارکت و جلوگیری از اعمال قدرت سیاسی دولتها بر این قراردادها پشتیبانی میکند (Stang & Dreyer, 2014:1-5)."