Abstract:
عنازیان (حک. 381ـ511ق) از خاندانهای حکومتگری بودند که همزمان با قدرتگیری سلجوقیان (حک. 429ـ590ق)، در مناطقی از غرب ایران حکومت میکردند. روابط سلجوقیان با اینان که در مسیر توسعه قلمرو آنها قرار گرفته بودند، در برهههای مختلف، متفاوت و تابع شرایط و اوضاع سیاسی منطقه و خلافت عباسی و در نتیجه گاه دوستانه و مسالمتآمیز و گاه تیره و همراه با درگیری نظامی بود. این نوشتار با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی، ضمن بررسی روابط این دو حکومت، در پی پاسخ به این پرسش است که عوامل سیاسی در دورههای مختلف چه اثری در روابط بنیعناز و سلجوقیان داشته است؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بنیعناز با برآوردی که از توان خود و توان سلجوقیان و رقیبان آنها داشتند،روابط دوگانهای را با این سلسله ترکنژاد دنبال میکردند؛ گاه مانند «مهلهل بن محمد بن عناز» به پیکار سلجوقیان میرفتند و گاه چون «سُعدی بن ابیالشوک» به خدمت حاکمان سلجوقی درآمده، مورد لطف آنها قرار میگرفتند. عواملی مانند اختلافات درونی خاندان عنازی و همراهی یا رویارویی آنان با رقبای سلجوقیان در این روابط دوگانه اثرگذار بوده است
Machine summary:
"وی هنگام ترک قرمیسین پادگانی از سپاهیان دیلم و کردهای شاذنجان برای مقابله با تجاوز سلجوقیان در آن شهر گماشت و موفق شد از پیشروی نیروهای سلجوقی جلوگیری کند، اما این نیروها هم سرانجام شکست خوردند 283 و ابراهیم ینال در ماه رجب، قرمیسین را تصرف کرد و بسیاری از نیروهای ابوالشوک عنازی را کشت و اموال و سلاحهای آنان را غنیمت گرفت و کسانی را هم که جان سالم به در برده بودند از آن جا بیرون راند؛ عدهای هم به ابوالشوک پیوستند.
301 سعدی بعد از این که توانست با یاری ترکان سلجوقی حلوان را تصرف کند، بندنیجین را به «ابوالفتح بن ورام» 302 به اقطاع داد 303 و او را در جنگ با عموی دیگرش، سرخاب بن محمد بن عناز با خود همراه کرد؛ 304 اما هنگام عبور از درهای تنگ در راه قلعه دزدیلویه، که سرخاب در آن پناه گرفته بود، در کمین نیروهای دشمن گرفتار و با جمعی از یارانش اسیر شد.
یکی از نمونههای آن، مواضع سعدی در قبال دولت سلجوقی است که بارها تغییر میکرد تا جایی که همین شخص که به عنوان پیشقراول سلطان طغرل سلجوقی برای تصرف بغداد اعزام شده بود ـ و در این بین با عموی خود مهلهل هم به نبرد پرداخته و عمو و پسر عمویش را اسیر کرده بود ـ دوباره دست از اتحاد با سلجوقیان کشید و به مخالفت با طغرل پرداخت."