Abstract:
منطقه خاورمیانه و زیرنظام آن یعنی منطقه خلیج فارس به عنوان منطقهای منحصر به فرد شناخته میشود که از یک سو به دلیل وجود منابع انرژی و از سوی دیگر به دلیل موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک دارای اهمیت بینالمللی است. تاریخ تحولات خاورمیانه در دهههای گذشته نشان میدهد که ﺗﺄمین نظم، امنیت و ثبات، مهمترین اولویت کشورهای این منطقه و قدرتهای فرامنطقهای بوده است. در نیم قرن گذشته تلاشهای متعددی در این راستا، از سوی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در خاورمیانه به اجرا در آمده است که هر کدام به دلیل عدم توجه به برخی از مولفههای مهم این منطقه با شکست مواجه شده است. با توجه به رویکردهای متفاوت دولت در جمهوری اسلامی ایران به منطقه خاورمیانه و موضوع نظم، هدف اصلی این پژوهش پرداختن به رویکرد سیاست خارجی دولت یازدهم در جمهوری اسلامی ایران به مسئله نظم در منطقه خاورمیانه است. با روی کار آمدن دولت یازدهم، نگاه دستگاه سیاستگذار خارجی به موضوع نظم از یک نگاه تقابلی به یک نگاه تعاملی تغییر جهت داد و دولت روحانی تلاش کرد تا در چهارچوب سیاست تنشزدایی و تعامل سازنده بار دیگر نظم پایدار منطقهای را شکل دهد. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به سئوال اصلی رویکرد سیاست خارجی ایران نسبت به نظم منطقهای خاورمیانه در دولت یازدهم میپردازد و پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات به این نتیجه رسیده است که سیاست خارجی دولت یازدهم با رویکرد مبتنی بر تنش زدایی، سیاست نظم منطقهای پایدار را در پیش گرفته است.
The Middle East region and its sub-system, i.e. the Persian Gulf, are known as a unique region enjoying international importance for possession of energy resources on the one hand and for its outstanding geopolitical, geostrategic and geo-economic position on the other.
History of developments in the Middle East over the past decades shows that provision of order, security and stability, has been the main priority of the countries in this region and trans-regional powers.
The Islamic Republic of Iran in different periods has adopted different approaches vis-à-vis the Middle East region and the question of order. The main goal of this research is Iran’s Foreign Policy Approach towards ME Regional Order under 11th Government.
With the coming to power of the 11th government, the outlook of Iran's foreign policy apparatus towards order changed from one of opposition to one of interaction. The Rouhani administration has tried to reshape the regional sustainable order within the framework of a policy of détente and constructive interaction.
This research with using descriptive-analysis method is seeking to respond to one main question: What is Iran’s foreign policy approach towards the regional order in the Middle East under the 11th government? Also by analyzing data to conclude that the 11th government has adopted a policy of sustainable regional order based on détente.
Machine summary:
"برخی از علل اهمیت آن را میتوان در موارد ذیل دانست : - قدمت تاریخ ، فرهنگ ، تمدن ها و ادیان در خاورمیانه ، - حلقه اتصال شرق و غرب و پل ارتباطی میان شمال و جنوب ، - گذرگاه بسیار مهم برای رسیدن به بازارهای دیگر، - کانون انرژی جهان و برخوردار از منابع عظیم انرژی و نفت (تأمین ٦٠ درصد انرژی جهان از منطقه خلیج فارس )، - برخورداری از گذرگاه های مهم مثل تنگه هرمز، تنگه باب المندب و کانال سوئز، بر این اساس ، نقش تحولات جدید ژئوپلیتیک منطقه بر نظم نوین سیاسی، اجتماعی و امنیتی خاورمیانه بسیار مورد توجه قدرت های بزرگ قرار گرفته است (شفیعیعربی، ١٣٨٧: .
جمهوری اسلامی در سال های ٦٨ – ١٣٦٠ تلاش کرد تا بدون توجه به نظام حاکم در عرصه روابط بین الملل ، ضابط ها و هنجارهای موجود در سیاست خارجی را بر هم زده و نظم مورد نظر خود را جایگزین آنها نماید، در این راستا سیاست خارجی جدید ایران مخاطبین خود را ملت ها قرار داد با این امید که با ایجاد ارتباط با ملت ها قادر خواهد بود به اهداف انقلاب اسلامی دست یابد (منصوری، ١٣٧٠، ١١).
٣. گفتمان عمل گرایی اقتصاد محور (٧٦ – ١٣٦٨) پذیرش قطعنامه ٥٩٨ و پایان جنگ عراق علیه ایران ، بازنگری قانون اساسی و انتخاب آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری از یک سو و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تأثیر آن به روابط بین الملل از سوی دیگر از جمله عواملی بودند که در دو سطح داخلی و بین المللی بر روند سیاست گذاری نظام و چگونگی تفکر و شیوه تصمیم گیری و اجرایی نخبگان در خصوص مسائل عمده کشور تأثیرگذار بودند."