Abstract:
این مقالهبه جای بحث های رایج در خصوص تقدم و تاخر نظریه و واقعیت (Fact)، با استفاده از تمثیل تخت پروکروستسبر آسیب شناسی رابطه نظریه و واقعیت متمرکز می شود. در این جا تمثیل تخت پروکروستس وضعیتی را در علوم سیاسی بازتاب می بخشد که در آن محقین تنها آندسته از واقعیتها یا فکتها را برمی گزینند که با نظریه آنها سازگاری دارد، اما واقعیتها ناسازگار را یا نادیده می گیرند یا آن را بهگونهای جرح و تعدیل می کنند تا با نظریه آنها سازگار درآید. مقاله ضمن نقد این شیوه نگرش، ابطال بلافصل نظریه در صورت مواجهه با واقعیتها متعارض به شیوه پوپری را نیز رادیکال می بیند و به نفع روش لاکاتوشی استدلال می کند. مقاله با بهره گیری از آموزههای لاکاتوش و بررسی تحول سه نظریه طبقاتی مارکس، صلح دمکراتیک کانت و نظریه نوسازی، معیاری را برای جرح و تعدیل یا ابطال نظریه در علوم سیاسی به دست می دهد. در این جا مقاله استدلال می کند جایی که واقعیتها متعارض مانند دو نظریه اول، کمربند حفاظتی نظریه را به چالش کشند، محقق مجاز به جرح و تعدیل نظریه است. اما جایی که واقعیات مزبور مانند نظریه سوم، هسته سخت نظریه را مخدوش نمایند محقق ملزم به ابطال نظریه است. مقاله در این جا با توسل به روش چرخشی نشان می دهد چگونه می توان از مرگ یک نظریه تولد نظریه دیگری را رقم زد.
Discussion on the relation between theory and fact in political science as well as other sciences has been reduced to priority and posteriority of them and thus the pathology of this relation has been ignored. But، this paper by using the allegory of "Procrustes ' bed"، firstly، emphasizing the pathology of this relationship. In this pathology، Procrustes ' bed refers to a situation in which researchers only selected or underscored the facts that they are compatible with their theory، but they ignored incompatible facts or modify them in such a way to be consistent with their theory. Secondly with criticizing this approach، see also Popper's falsification model a radical approach and finally argues for Lacatosian model.Thirdly by using of lakatosian method and analysis of the developments of three theories، namely، class theory of Marx، democratic peace theory of Kant and modernization theory، tries to offer a criteria that when we must falsify a theory or modify it. The paper argues when we confront with conflicting facts that challenge belt protective we can modify the theory and when we face with the same situation that hard core of theory was challenged we must falsify that theory. Finally، paper by resorting to cyclical method shows how the death of a theory leads to the birth of another theory.
Machine summary:
به دست دادن نمونه هایی در علوم سیاسی آیا معیار مورد بحث لاکاتوش را میتوان برای تعیین محدوده مجاز جرح وتعدیل یا ابطال نظریه در علوم سیاسی به کار گرفت ؟ به عبارت دیگر آیا در علوم سیاسی نظریه هایی در اختیار داریم که مشاهده واقعیت ها یا فکت های متعارض تنها کمربند حفاظتی یک نظریه را جرح وتعدیل کرده باشد یا برعکس مخدوش شدن هستۀ سخت نظریه ای موجب ابطال آن نظریه شده باشد؟ به نظر میرسد پژوهش های مستقل زیادی در این حوزه صورت نگرفته است .
اگر جایی واقعیات متعارض اساسی در دسترس بودند که هستۀ سخت نظریه را مورد چالش جدی قرار میدادند، به گونه ای که جرح وتعدیل نظریه نیز به همین دلایل ناممکن می شد، وظیفۀ محقق علوم سیاسی در این وضعیت چه بود؟ آیا این موضوع باید برای محققان علوم سیاسی نگران کننده دیده می شد؟ مخدوش شدن هستۀ سخت : از ابطال نظریۀ پیشین تا تولد نظریۀ جدید چنانچه محققان علوم سیاسی با واقعیت های متعارضی روبه رو شوند که هستۀ سخت نظریه را مخدوش می شد، پیشنهاد اولیه برداشتن دو گام مشخص سلبی و احتمالا ایجابی است .