Abstract:
تهیدستان شهری از ابتدای قرن بیستم تا کنون در تغییر چهره شهر تهران موثر بودهاند. با این وجود بررسی ابعاد و کیفیت تاثیرگذاری این گروه با دشواری روبهرو است. کنش تهیدستان شهری جز در مواقعی خاص کنشی سازماندهی شده نیست و یا تهیدستان از طریق رسانهها، مطالبات خود را به عنوان یک کل واحد با هویت مشخص به گوش جامعه نمیرسانند. نادیده ماندن کنش این گروه اجتماعی این را برای طرح یکی از پرسشهای بنیادی این مقاله فراهم میسازد: تهیدستان شهری گروهی فعالاند یا منفعل و واکنش محور؟ هدف این مقاله تبیین فعال بودن کنش تهیدستان شهری با استفاده از صورتبندی رابطه این گروه و دولت بر مبنای کشمکشی گفتمانی است. همچنین تلاش کردیم تا نشان دهیم چرا تحلیل گفتمان میتواند روشی مناسب برای تحلیل جنبش تهیدستان شهری باشد. با توضیح تقابل تهیدستان شهری و دولت کوشیدهایم تا به جای توضیح کنش این گروه بر مبنای ضرورتی صرفا اقتصادی، آن را از جنبه سیاسی-فرهنگی نیز تحلیل کنیم. برای نشان دادن رابطه دولت و تهیدستان شهری از آرای لوفبور، برای تحلیل استراتژیهای فعالانه کنش تهیدستان شهری از نظریه تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه (رویکردی غیر ذاتگرا) و برای ارائه تاریخی مختصر از شیوههای کنش تهیدستان در تهران عمدتا از آثار آصف بیات بهره گرفتهایم. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش اسنادی تاریخی است. این پژوهش محدود به شهر تهران و بازه زمانی 1358-1345 است. علت انتخاب این بازه، تاثیر انقلاب بر تقابل میان دولت و تهیدستان و تحلیل آن بر مبنایی گفتمانی است.
Machine summary:
هدف دوم این مطالعه نشان دادن روندهای معناسازی در رویارویی میان تهیدستان و دولت است ، برای این منظور از چارچوب مفهومی نظریه گفتمان لاکلائو و موفه استفاده شده و تلاش شده تا رویارویی طرفین به شکل یک کشمکش گفتمانی صورت بندی شود.
تلاش ما بر این بوده که نشان دهیم مبارزه تهیدستان بر سر منافع خود در ساحت هژمونی قابل تعریف است و میتوان مبارزه آن ها را چه به شکل روزمره و چه در برهه هایی که وارد تقابل آشکار با دولت شده اند، با واسطه مندی گفتمان ها و روند ساختن گفتمان ها و ساختارزدایی از آن ها توجیه کرد تا بدین ترتیب این داعیه که کنش تهیدستان شهری چه به دلیل فوریت (غیر قابل انکار) مطالباتشان و چه به دلیل منعکس نشدن در رسانه ها، رقابت جناح های قدرت و ...
به عنوان مثال «از میان ٦٤٦ نفری که طی درگیریهای خیابانی تهران در جریان انقلاب (از اواخر مرداد ٥٦ تا بهمن ٥٧) کشته شده بودند فقط ٩ نفر یا به عبارت دیگر ١ درصد آنان از میان آلونک نشینان بودند» (همان : ٧٨ به نقل از امرایی ١٣٦١) با این وجود پیش از آن که به این دوره تاریخی بپردازیم ، لازم است تا حدی درباره صورت بندی بیات از پیشروی آرام به مثابه شیوه غالب کنش تهیدستان تا پیش از سال ٥٦ و تقابل آشکار با دولت توضیح دهیم .
بنابراین کشمکش معناسازی میان جنبش تهیدستان و دولت را در این دوره میتوان چنین صورت بندی کرد: تهیدستان با تثبیت معنای مختص خود از عدالت این دال را به عنوان یک گره گاه برای شکل دادن به گفتمان مقاومت خود به کار بسته اند.