Abstract:
رویکرد اثبات گرایی بر مبنای رویکرد تجربی است. این رویکرد سال هاست بر حوز ه های
مختلف علوم، غالب و حاکم است و گستره آن به حدی است که بسیاری آن را مترادف
با علم می دانند. اثبا تگرایان معتقدند علم بهترین راه دستیابی به حقیقت است و هیچ
فعالیت فکری، علمی قلمداد نمی شود، مگر از رهگذر منطق اثبات گرایی، اما سال ها تجربه
رویکرد، اثبات کرده است با تکیه صرف بر رویکرد اثبات گرایان که متکی بر دیدگاه
تجربی و عینی است، نمی توان به حقیقت دست یافت. این مهم، ضرورت تحقیق در مورد
رویکردی علمی را نشان می دهد که بتواند نواقص رو کیرد اثبات گرایی را برطرف کند و
علم را به کمال برساند. در این راستا، مولفان با ت یکه بر رو کیردی فلسفی به تب یین دیدگاه
فلیسوفان اسلامی و رویکرد آنان به علم می پردازند. در این میان از رویکرد استاد علامه
طباطبایی بهره گرفته شده است علامه طباطبایی، فیلسوف اسلامی است که با تکیه بر
استدلال های منطقی و قیاسی دیدگاه خود را در مورد مبانی علم بیان و در مورد چگونگی
کمال آن بحث می کند. با ت یکه بر مبانی و استدلال های علامه طباطبایی و با بهره گیری از
تحلیلی های منطقی و قیاسی، این مهم به دست آمد که برای ورود به علم و بهره گیری از
آن، نیازمند پشتوانه دین و اخلاق دینی هستیم که در رویکرد اثبات گرایی نادیده گرفته
می شود. همچنین، برای دستیابی به شناخت کامل، نیازمند حوزه هایی فراتر از حوزه علم
تجربی هستیم و نمی توان صرفا بر رویکردهای تجربی (و به طور کلی حصولی) تکیه کرد.
Machine summary:
با تکيه بر مباني و اســتدلال هاي علامه طباطبايي و با بهره گيري از تحليلي هاي منطقي و قياســي ، اين مهم به دست آمد که براي ورود به علم و بهره گيري از آن ، نيازمند پشــتوانه دين و اخلاق ديني هســتيم که در رويکرد اثبات گرايي ناديده گرفته مي شــود.
(نيومن ، ٢٠٠؛ مک آوولي و همکاران ، ٢٠٠٧) بــا توجه بر دو اصل فوق ، ديدگاه اثبات گرايي ويژگي هاي زير را براي علم مدنظر قرار مي دهد: نخســت ، تبيين علمي اثبات گرايانه قانون بنياد١ اســت ، يعني علم از طريق کشف قوانيــن علي حاکم بر واقعيت هــاي موجود، واقعيت ها را تبييــن مي کند.
(طباطبايي ، ١٣٣٢، مقالــه ٢ و ٤: ٣٦٦-٣٨٢؛ جعفري ، ١٣٦٠،٨٣: ٢٢٢، ١٠٨، ٩٩؛ جوادي آملي ، ١٣٧٩: ١٢١-٥٠) استاد علامه طباطبايي «ره » مي گويد با پذيرش اين اصل ، بحث علم آغاز مي شود، در غير اين صورت وارد سفسطه مي شويم و ديگر علمي وجود نخواهد داشت ؛ زيرا وظيفه مهم علم ، کشف واقعيت هاي حقيقي است .
(طباطبايي ،١٣٣٢: ٢٣٦ – ٢٣٤ پاورقي ؛ جوادي آملي ، ١٣٧٩: ٤٧) حال اين ســؤال مطرح مي شــود: آيا دستگاه ذهن ، شــرايط لازم و کافي را براي توفيق به علم (و به طور خاص فرآيند توســعه فردي ) دارد؟ براساس مطالب فوق ، دستگاه ذهن براي فعاليت و کشف وقايع حقيقي نيازمند حواس و قوه تفکر و تعقل است که هر دوي آن ها نواقصي دارند.