Abstract:
عنوان، یکی از کلیدیترین رکنهای متن ادبی به شمار میرود. نشانه و نورافکنی که اگر درست و حسابشده گزینش شده باشد، از دو جهت میتواند در زمینه و ساخت متن ادبی، خود را نمودار سازد. یکی از جهت زیباییشناسی متن ادبی که گزینش عنوان خوب، ساختار منسجم متن را برجسته میسازد؛ دو دیگر، جهت درک معنا و دستیابی به محتوای اثر، که عنوان میتواند به مثابه چراغی، تاریکیهای احتمالی را از پیش پای مخاطب بردارد و به کشفی سادهتر منجر گردد. هرچه عنوان هنریتر، چکیدهتر و زیبندهتر باشد، به همان نسبت، ابلاغ معنا، محتوا و خاصیت فرم ادبی، سادهتر خواهد بود. در تاریخ نظم فارسی، با این که نویسندگان ایرانی، از خاصیت «عنوانگذاری» بیخبر نبودند، بیشتر سرودههای خویش را بدون عنوان تنظیم میکردند. حجم بسیار زیادی از سرودهها و آثار منظوم فارسی تنها با عنوان دیوان و کلیات یاد شده است. همچنین، در دیوانهای شاعران، به جای عنوان بسیاری از اشعار، نوع ادبی آنها (قصیده، غزل، قطعه و ...) ذکر شده است. بخشی از مقالة حاضر، به آن دسته از عنوانهایی میپردازد که به احتمال بسیار، نسخهنویسان و یا منتقدان بعدی به بسیاری از قصیدهها، قطعهها و دیگر شکلهای ادبی موجود در دیوانها بخشیدهاند. بخش دیگر مقاله، سیر عنوان و عنوانگذاری در طول تاریخ ادبی زبان فارسی را بررسی و وضع عنوان را در دورههای گوناگون از دوره صفوی گرفته تا قاجار، پهلوی و دوره معاصر، تحلیل و بررسی کرده است.
Title is one of the most important keywords in literary texts. If titles as signs and spotlights are chosen right and wisely، they can be represented in the context and structure of a literary text in two ways. Fist، regarding aesthetic aspect of the literary text which highlights the importance of selection of a good title in creating a coherent text. Second، its role in meaning perception and understanding the content of the literary work. Title can shed light on the probable ambiguities for the audience and results in better understanding. The more the title is artistic، beautiful and brief، the easier is communicating the meaning، content and features of the literary text. In the history of Persian poetry، although the poets were not unaware of the importance
of “titling” they mostly didn’t choose any title for their works. A large number of verses and poetic works are known just as collection (divan) or complete work (koliyat). Moreover، in poets’ collections، instead of titles for most poems، their literary forms (ode، sonnet، ..) are mentioned. Part of this article is about the titles that most probably
were given by those who prepared the manuscripts or by those who reviewed the sonnets، odes، Qate and other literary forms in collections of poems. Another part of the article studies and analyzes “title” and “titling” during the history of Persian literature in different eras from Safavid to Qajar، Pahlavi ، and contemporary era.
Machine summary:
با این حال ، چنان که در ایـن گـزارش بـه شـرح خواهیم گفت ، شاعران و نویسندگان ادبیات ما، به ویژه در دورة خراسانی، دورة عراقـی و تا حدودی در آغاز دورة صفوی و سبک هندی، از عرضه کردن قصـیده ، غـزل هـا و دیگـر انواع شعر بدون عنوان ، باکی نداشتند.
عنوان در قدیم ترین کتاب های منظوم فارسی که به دسـت مـا رسـیده اسـت ، وجـود دارد و میتوان گفت هیچ کتاب بدون عنوانی وجود نداشته است .
هـم چنـین شـاعری چون خاقانی نیز برخی قصیده هایش را نام گذاری میکرده اسـت ، یـا در مثنـوی معنـوی برخی از داستان ها و سخنان حکمت آموز عنوان هایی (١) دارند که آنها را، به احتمال زیـاد، خود مولانا تعیین کرده است .
یا در دیوان خاقانی در برخی قصیده های وی کـه عنوان دارد، ناسخ برای مثال چنین نوشته است : «ایـن قصـیده را «نهـزة الارواح و نـزهـة الاشباح » گویند، در حضرت کعبه معظمه انشاء کـرده اسـت .
با بررسی دیوان شاعران معاصر، مشاهده شد کـه روش مـذکور هنـوز جایگـاه مهمـی در نـام گـذاری سـروده هـا دارد و ایـن شـاعران بیشـترین نام گذاریها را از بیت اول ، و در شعر نو از سطر اول گرفته اند، مانند سیمین بهبهانی کـه عناوین شعریاش (بیش از نود درصد) را از مصراع اول گرفته است .
باب ها و فصل ها همـه از اول تـا آخر با عنوان های خاصه شروع میشوند و از این جهت هم میتوان گفت که ایـن نسـخۀ خطی، یک نمونۀ جالب هنر تزیینی کتاب آن زمان ، یعنی نیمۀ قرن هشتم هجری است » (١٣٧٥: ٢).