Abstract:
جریان سنت گرایی یکی از گفتمان های مهم دوران معاصر است که به بررسی «سنت» به عنوان
پدیده ای با منشا الهی می پردازد. جریان سنت گرا، هر سنتی را جلوه ای از جلوه های خورشید
هدایت و موجی از دریای حقیقت می داند .این نوشتار، با رویکردی گزارشی، تحلیلی به این
موضوع می پردازد که نظریة سنت گرایی تا چه اندازه می تواند با معرفت دینی ارتباط پیدا
کند. وحدت متعالی ادیان، از جمله مولفه های گفتمان سنتگرایی است که به نوعی حاصل
رویکرد آنان را به ادیان نشان می دهد. سنت گرایان با تکیه بر تنوع ضروری وحی ها، اصل
راست آیینی، تمایز قلمرو ظاهر و باطن و وحدت درونی ادیان می کوشند وجوه اختلافی
میان ادیان را کنار زده، به گوهر مشترک میان آنها دست یابند. از این منظر، اختلاف میان
ادیان، سطحی و ظاهری است و همة ادیان در سطحی متعالی به وحدت می رسند. مقالة حاضر
پس از تشریح محتوای اصول یاد شده از نظر سنت گرایان، به نقد و بررسی این مفهوم در
گفتمان سنت گرایی می پردازد. همچنین سنت گرایی با توجه به اینکه به اصل یگانه و متعالی
میان ادیان و سنن معتقد است و متناظر با این اصل در نهاد انسان ها نیز قایل به اصلی متعالی
است، راه تعامل میان ادیان را هموار کرده است و از آنجا که ادراکات حضوری و شهودی و
نیز باور به وحی و خدا، جزء اصول سنت گرایی است، می توان آن را با ادیان وحیانی سنجید.
اما از آنجا که سنت گرایی هیچ دین یا مسلکی را برتر از ادیان یا مسلکهای دیگر نمی داند و
هر دینی را برای پیروان خود ارزشمند و مطلق می پندارد، قابل تطابق کامل آن با یک دین و
مسلک نیست.
Machine summary:
"دکتر نصر عنصر مشترک همۀ ادیان را معنویت میداند و هر چه دارای این عنصر باشد، از نظر وی تحت عنوان دینی که در سنت گرایی از آن بحث میشود قرار میگیرد(همان ، ص ١١٥)، البته سنت اندیشان قائل به تفاوت راست آیینی با کژ آیینی هستند که در مطالب بعدی توضیح داده میشود، اما راست آیینی ایشان با دیدگاه اسلام متفاوت است .
اینکه همۀ ادیان دارای یک گوهر واحد هستند که پیوند آن ها با حقیقت الحقایق و امر قدسی است و این گوهر واحد همان حکمت خالده است که ثابت و فرازمانی و فرا مکانی است ، نگرشی نسبت به دین ارائه میکند که در چگونگی معرفت دینی تاثیرگذار است .
دین پژوه اصل وحی و الهی بودن دین و وحدت متعالی ادیان و سایر گزاره های این چنینی سنت گرایان را قبول میکند و وارد دین پژوهی میشود، بدون اینکه التزامی به شریعت و ظاهر و صدف یک دین خاص داشته باشد.
این نظریه به دستاوردهای مهمیدر معرفت شناسی دینی موجب میشود، به عنوان مثال اهمیت عقل شهودی در راه وصول به معرفت دینی وحدت قلب همۀ ادیان که موجب میشود راه مطالعات تطبیقی بین ادیان حتی به صورت درون دینی باز شود و مطالعۀ تطبیقی، نه تنها روشی برای بررسی شباهت ها و تفاوت های ادیان ، بلکه وسیله ای برای رسیدن به باطن مشترک همۀ ادیان شود.
به این صورت که دین پژوه اصل وحی و الهی بودن دین و وحدت متعالی ادیان و سایر گزاره های این چنینی سنت گرایان را قبول میکند و وارد دین پژوهی میشود، بدون اینکه التزامی به شریعت و ظاهر و صدف یک دین خاص داشته باشد."