Abstract:
فلسفهی پسامدرنیستی تاریخ با زیر سوال بردن پیشفرضهای اساسی فلسفههای روشنگری و مدرنیستی که در طول سدههای متمادی به عنوان دیدگاه غالب و تعریف کننده تاریخ و مفهوم و کارکرد آن در حوزه علوم انسانی تلقی میشد، سعی در ارائهی رویکردی جدید به مسئلهی تاریخ با تاکید بر هستیشناسی آن دارد. در این میان میتوان به فلسفه پساساختارگرایانهی منتقدینی همچون هیدن وایت و میشل فوکو در میان دیگران اشاره کرد. وایت به ویژه با پیشنهاد مفهوم تعالی تاریخی پارادایمهای اساسی رویکرد روشنگری/مدرنیستی تاریخ را به چالش کشیده و آنها را ناکافی و غیر قابل اعتماد میداند. همزمان با ظهور چنین دیدگاههای پساساختارگرایانهای، فراداستان تاریخنگارانه نیز با برهم زدن مرزهای مشخص بین تاریخ و داستان و نیز با استفاده از تکنیکهای روایی خاص خود سعی در ارائهی رویکردی بازبینانه و انتقادی به مسئلهی تاریخ دارد. در این مقاله تلاش شده است ضمن بررسی و مقایسهی اصول تاریخنگاری روشنگری/مدرنیستی و پسامدرن، به چگونگی ظهور فلسفهی پسامدرن تاریخ در رمان مامبو جامبو اثر نویسندهی آمریکایی ایشمائیل رید پرداخته شود. مطالعه حاضر درپی آن است تا با تکیه بر نظریات وایت، فیلسوف پساساختارگرای تاریخ، و نیز به منظور تبیین نقش رید در برهمزدن قراردادهای رمان تاریخی کلاسیک به خوانش رمان مذکور بپردازد.
Machine summary:
بازروايي هويت از طريق تاريخ : خوانش پساساختارگرايانه ي رمان مامبو جامبو اثر ايشمائيل ريد 1 بختيار سجادي 2 سميه قرباني چکيده فلسفه ي پسامدرنيستي تاريخ با زير سوال بردن پيش فرض هاي اساسي فلسفه هاي روشنگري و مدرنيستي که در طول سده هاي متمادي به عنوان ديدگاه غالب و تعريف کننده تاريخ و مفهوم و کارکرد آن در حوزه علوم انساني تلقي مي شد، سعي در ارائه ي رويکردي جديد به مسئله ي تاريخ با تأکيد بر هستي شناسي آن دارد.
رويکردهاي سنتي به تاريخ شامل رويکردهاي فلاسفه ي تاريخ عصر روشنگري و دوره ي مدرنيسم مي باشد که مونسلو در کتاب خود به نام ساختار شکني تاريخ (٢٠٠٦) از آنها به عنوان رويکردهاي تجربه گرا٤ نام مي برد چرا که علي رغم تفاوت هايي که ميان اين دو رويکرد به تاريخ وجود دارد، آنچه آنها را عميقا بهم پيوند مي دهد پيش فرض مشترک آنها در مورد ماهيت زبان به عنوان ابزاري بي طرف و بي عيب و نقص براي بازنماياندن عيني و نامغرضانه گذشته و کشف حقيقت تاريخي نهايي است .
اين در حالي است که منتقدين پسامدرن تاريخ از جمله وايت و فوکو چنين رويکردهاي پوزيتيويستي به تاريخ را ساده انگارانه مي دانند چرا که در نظر آنها نه تنها زبان ابزاري عيني ، شفاف و بي طرف در بازنماياندن حقيقت تاريخي نيست بلکه حقيقتي غايي که همچون «مدلول متعالي »٦ در خارج از نظام زبان به موجوديت خود ادامه دهد اساسا وجود ندارد.