Abstract:
دولتها در جامعۀ بینالملل همچون افراد در جامعۀ داخلی جایگاههای اجتماعی متفاوتی دارند که سطوح مختلفی از قدرت، امنیت و رفاه را برای آنها به ارمغان میآورد. در این نوشتار با طرح مفهوم سرمایۀ اجتماعی بینالمللی، ابعاد مختلف این سرمایه یعنی اعتماد، مشارکت و شبکههای اجتماعی دولتها در عرصۀ بینالمللی بررسی میشود. بر این اساس ضرورت توجه به ابعاد هنجاری اعتماد (خاصگرایانه و تعمیمیافته) در کنار اعتماد راهبردی، اهمیت مشارکت مؤثر بهصورت اثرگذاری بر تصمیمات بینالمللی و در نهایت جایگاه کشورها بر مبنای مرکزیت در شبکههای اجتماعی بینالمللی بهعنوان مهمترین موارد در سنجش سرمایۀ اجتماعی بینالمللی کشورها شناسایی شده است.
States in international society، like people in domestic societies، have various social positions which render different levels of power، security and welfare. In this article، after the introduction of the concept of “international social capital”، different aspects of this capital i.e. trust، participation and social networks of the states in the international arena are discussed. Meanwhile، the necessity of paying attention to normative trust besides the strategic one، to real participation as opposed to the nominal one، and to the centrality of states in international social networks is emphasized.
Machine summary:
وی در این زمینه مینویسد: «این شبکه ها چه از افراد تشکیل شده باشند چه از دولت ها، بر رفتار اعضای خود از طریق اعطای قدرت اجتماعی بیشتر به برخی اعضا و نیز از طریق شکل دادن به باورهای مشترک در مورد بایسته های رفتاری اثرگذارند» Hafner-Burton( .
2003: 3( اگرچه در نگاه اول ممکن است رویکرد هنجاری یا اخلاقی به اعتماد که اغلب در ارتباط با پیوندهای دوستانه فردی مطرح میشود در مورد روابط بین دولت ها نامرتبط به نظر برسد، همان طورکه زیگلر اشاره میکند، مجموعۀ رو به رشدی از ادبیات این حوزه به اهمیت 3 هنجارها و ارزش های مشترک به عنوان مبنای اعتماد و دوستی در روابط بین الملل پرداخته اند ١.
اهمیت سازمان های بن ی دولتی موجب شده است تا برخی از بررسیها در مورد شبکۀ اجتماعی ملت ها صرفا بر عضویت مشترک در این سازمان ها تکیه کنند و آن را به عنوان شاخص همکاری در نظر بگیرند (برای نمونه : ١٩٧٠ ,Singer Wallace (.
اعتماد که تا سال های اخیر به ندرت مورد توجه اندیشمندان روابط بن ی الملل قرار گرفته و در مواردی که به آن پرداخته شده نیز به شکل مخدوش و تقلیل گرایانه یک محصول جانبی همکاری بین واحدهای دارای حاکمیت در نظام بین الملل مطرح شده ، از مهم ترین ابعاد سرمایۀ اجتماعی بین المللی است که موجب تسهیل همکاری میشود و میتواند در ایجاد اجتماعات امنیتی بادوام کمک کننده باشد؛ سطوح بالای اعتماد، تنش های بن ی المللی و هزینه های مبادلاتی را کاهش دهد؛ به تضمین التزام به معاهدات کمک کند و به فائق آمدن بر مشکلات کنش جمعی بینجامد.