Abstract:
فرهنگ سیاسی، یکی از مجاری و ابزارهای تجزیهونحلیل سیاسی در هر کشوری است؛ در این شیوه، محقق بهجای جستجوی ذهنیت یک فرد، برجستجوی ذهنیت قشر یا اقشار یا وجه غالب جامعه متمرکز میشود؛ ذهنیتی که هر عامل اجتماعی خواهناخواه، کم و بیش از آن متاثر میشود. رهیافت فرهنگ سیاسی، خود رهیافتی میانرشتهای و از ترکیب روانشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی اجتماعی و مردمشناسی شکلگرفتهاست. در این مقاله با تحلیل محتوای کیفی و مشاهده مشارکتی، واقعه انتخابات خرداد 1376 تجزیه و تحلیلشده و محقق از مجرای آن کوشیدهاست که وجوهی از فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی را برجستهنماییکند. تکلیفگرایی مذهبی دوره جنگ، مصرفگرایی دوره سازندگی، بدبینی ساختاری نسبتبه حاکمان، سائقه عاشورا و مشارکت منفی، برخی از یافتههای این نوشتارند.
Political culture is one of routes and means of political analysis in every country. In this way, researcher focuses on the seeking of mentality of layer or layers or dominant face of society. The mentality that every social factors whether or not is affected by it more or less. Political culture approach is an interdisciplinary approach and is formed from combination of psychology, sociology, social psychology and anthropology. In this paper the event of 1376 election is analyzed by qualitative content analysis and participatory observation and by using this procedure the researcher has tried to emboss some shapes of political culture in Islamic Republic of Iran. Wartime religious obedience, constructiveness era consumptionism, structural pessimism towards rulers, the Ashura event director, negative participation are some of the this paper’s findings.
Keywords: Islamic Republic of Iran’s political culture, the seventh presidential election, Political competition, the relationship between people and rulers.
Machine summary:
با وقوع انقلاب اسلامی و با واژگونی نظام پادشاهی 2500ساله و تأسیس نظام مبتنیبر آراء مردم و قوانین اسلامی و رهبری یک مرجع تقلید مردمی، آن روحیه بدبینی تاحدود زیادی ازمیانرفت و وجه غالب وجدان سیاسی جامعه برمبنای اعتماد و پیوند قلبی با نخبگان سیاسی، شکل و سازمانیافت؛ در اینکه این روحیه اعتماد و همدلی همچنان بر اقشار عظیمی از مردم حاکم است، تردیدی نیست؛ اما آن بدبینی ریشهدار که میراث نسلهای متمادی تمدن کهنسال ماست، در لحظاتی، موجودیت خود را اعلامکرده، بهطور مجدد عودمیکند و در رفتار سیاسی، تعیینکننده میشود؛ برای نمونه، به دلیل زمینه مساعد فرهنگ سیاسی ایرانی ما، شایعاتی به تناوب درخصوص مسئولان ساخته و بهسرعت، جذب میشود؛ برای مثال اگر درخصوص مسئولی، مسائلی درباره اموال و املاک و داراییهای وی یا اعمال او گفتهشود، سریع، دهانبهدهان در فرهنگ شفاهی نقلمیشود و تاحدودی و در میان اقشاری جامیافتد؛ امام خمینی (ره) یکی از نمونههایی را که قربانی این شایعهپراکنی شدهاست، شهید بهشتی میداند؛ امام از وی بهعنوان شهید مظلوم یادمیکردند: « آنچه من راجعبه ایشان متأثر هستم، شهادت ایشان در مقابل آن ناچیز است؛ آن مظلومیت ایشان در این کشور بود.