Abstract:
انسان برای خود در هر دوره از زمان سعی بر شناخت وجوهی از وجودش داشته و در هر زمان با وجهی از این جلوه های رفتاری و شخصیتی دست به گریبان بوده است. شناخت انسان از خود واقعی اش در واقع آغاز چالش بشری کشدار و پر فراز و نشیبی بوده که امروزه در همه عرصه های اجتماعی فرهنگی... هنری اقتصادی و زیستی آمری گاه حیاتی و رویه ای ارتباطی بشمار می آید. جامعه بشری در قرون متمادی در پی ساختن شخصیتی قهرمانی یا اسطوره ای برای تعریف و اقناع حس برتری طلب و نفس پرست آدمی است. بدنبال معرفی فردی با ظاهر انسان و با توانمندی هایی فرا انسانی و در این راه تخیل خود را بکار گرفته و از ساخت هر گونه شخصیتی ویژه و بالاتر از حد تصور با بهره گیری از هر ابزار هنری برای خلق آن فروگذار تبوده است. تا آنرا در قالب داستان هاء مثل هاء قصه های کهن و ضرب المثل ها حتی برای مخاطب باور پذیر سازد. برآنیم ذهن جستجوگر مخاطب داخلی را به این امر مهم جلب کنیم که در طول زمان انسان نیازمند یافتن هویت بوده است و غفلت از خویشتن شناسی همواره او را به کنکاش برای چیزی ورای تصورش وا داشته است و او را بدتبال مضامین سطحی مثل شخصیت پردازی یا شخصیت سازی کشانده است! خوشبختانه نظریه های روانشناسی بسیاری امروزه برای درک بهتر این نکته ما را یاریی می رساند. در این مقاله سعی شده تا از دیدگاه یونگ و برخی روانشناسان معاصر استفاده نموده و به مفاهیم نوینی از شخصیت و در ادامه هویت سازی برسیم و بر این مبناء ضرورت خلق اینگونه اسطوره سازی در عصر حاضر را مورد بررسی قرار دهیم.
Machine summary:
شخصيت سازي يا هويت سازي در ايران معاصر صديقه سلمان کارشناس ارشد ارتباط تصويري دانشکده هنرهاي زيبا؛ دانشگاه تهران چکيده انسان براي خود در هر دوره از زمان سعي بر شناخت وجوهي از وجودش داشته و در هر زمان با وجهي از اين جلوه هاي رفتاري و شخصيتي دست به گريبان بوده است .
روان شناسان بيشتر به اين موضوع پرداخته و سعي کرده اند پاسخگوي سؤال هاي مربوط به شخصيت انسان باشند نظري اجمالي به تعاريف متعدد شخصيت و اختلاف نظر دانشمندان در اين تعاريف ، نشان مي دهد که تمام معاني شخصيت را نمي توان در يک نظريه خاص پيدا کرد؛ بلکه در واقع ، تعريف شخصيت به نوع نظريه و روش تفکر هر دانشمند بستگي دارد.
او سپس به کارکرد ذهن در هنگام خواب توجه کرد و اظهار کرد در خواب اسطوره به صورت رويا ظاهر مي شود؛ و بر اين اساس اسطوره را روياي جمعي و رويا را اسطوره فردي مي دانست ؛ "بدين معني که روياهاي فرد همان وجوه اوليه خودآگاهي را که ما در اساطير مي بينيم منعکس مي کنند و اساطير نيز مجموعه روياهاي باقي مانده از دوران نوپايي يک قوم است " (يونگ و هندرسون ، ١٣٨٦).
از نظر يونگ هر انسان متعادل بايد بتواند با حفظ ويژگي هاي جنسيتي خود، جنبه هايي از جنس مخالف را بروز دهد، به هردوي آنها توجه کند و در وجود خود به تعادل ميان اين دو جنبه دست يابد.