Abstract:
خاندان اردلان یکی از خاندان های حکومتگر در منطقه کردستان بود که به سبب عوامل متعدد فرهنگی و تاریخی، ضمن امتناع از پذیرش مذهب رسمی تشیع، اطاعت از صفویه را پذیرفت و تا اواخر قاجاریه، اعضای این خاندان تابع حکومت مرکزی بودند. اگرچه ساکنان منطقه بر مذهب شافعی باقی ماندند، ولی خاندان والی از اواسط عهد صفوی به بعد مذهب شیعه را پذیرفتند. آخرین والی اردلان، امان الله خان دوم (حک: 1265-1284 ق)، که از طرف مادر قاجاری بود، به شیخیه گروید و برای مدتی (هرچند کوتاه) سنندج را به یکی از مراکز تبلیغات شیخیه مبدل ساخت. این پژوهش به روش تاریخی، ضمن بررسی روند حضور شیخیه در کردستان، علل همراهی امان الله خان دوم با شیخیه و همچنین پیامدهای این قضیه را مورد بررسی قرار داده است. این مقاله نشان می دهد که همراهی امان الله خان والی با شیخیه در نتیجه عوامل و انگیزه های مختلف سیاسی، شخصی و خانوادگی بوده است. حضور و فعالیت شیخیه در کردستان، برای ترویج عقاید خود، قریب به سه سال به طول انجامید. در نتیجه گرایش والی به شیخیه، همدلی میان ساکنان کردستان با وی از میان رفت و روابط والی با دولت مرکزی نیز تحت تاثیر قرار گرفت. سرانجام این امر به زوال زودرس حکومت اردلان کمک کرد.
Ardalan's family was one of the ruling families in the Kurdistan region، which، due to numerous cultural and historical factors، refused to accept the official Shi’a religion، accepted the Safavid obedience، and the members of this family were subordinate to the central government until the late Qajar. Although the inhabitants of the area remained on Shafi’i’s religion، the governor's family accepted the Shi’a religion from the middle of the Safavid period. The last governor of Ardalan، Amanullah Khan II (1265-1284 AH)، was a Qajar from his mother، converted to Sheikiah، and for some time (though short) turned Sanandaj into one of Sheykhieh's propaganda centers. This historical research، while investigating the presence of Sheykhieh in Kurdistan، has examined the causes of the accompaniment of Amanullah Khan II with Sheykhieh، as well as the implications of this theorem. This article shows that the accompaniment of Amanullah Khan to Sheykieh was due to various political، personal and family motives. The presence and activity of Sheykhieh in Kurdistan lasted nearly three years to promote their ideas. As a result of the governor's inclination to Sheykhieh، sympathy between the residents of Kurdistan and his relationship with the central government were also affected. Eventually، this contributed to the early decline of Ardalan's rule.
Machine summary:
در اوایـل عهـد ناصـرالدین شـاه ، امان الله خان دوم والی اردلان (حک : ١٢٦٥-١٢٨٤ ق)، معروف به غلام شاه خان ، به مکتب شیخیه گرایش پیدا کرد و برخی از حامیان این مـسلک را بـه سـنندج فراخوانـد و مـورد حمایت خود قرار داد.
از ایـن زمان به بعد، امان الله خان با وضع پریشان و بیمناک از حاج میرزا آقاسی در تهران بـه سـر می برد، تا این که با مرگ محمدشاه و جلوس شاه جدید فرصـتی پیـدا شـد و بـا حمایـت امیرکبیر از ربیع الثانی ١٢٦٤ ق برای بار دوم به امارت اردلان منصوب شد.
بنابراین ، به نظر می رسد کـه امـان الله خـان اردلان ، در اقدامی حساب شده ، یک راه بینابین انتخاب کرد: هم توسل به یک اقدام فرهنگی برای کسب وجهه مذهبی و مشروعیت سازی و هم حفظ خودمختـاری در قبـال حکومـت مرکزی ، که این راه بینابین گرایش به شیخیه بود.
همچنین ، توجه به این که همه شاهزاده هـای قاجـاری ، بـه ویژه دایی های امان الله خان ، که به نحوی با حکومت محمد شاه و ناصرالدین شـاه مخـالف بودند، در عراق تحت حمایت هواداران شیخیه و از معتقدان آن مکتب بودند، ١این قضیه را بیشتر نمایان می سازد.
امان الله خان دوم ، والی اردلان ، نیز که از طرف مـادر نـوه فتحعلـی شـاه قاجار بود، به انگیزه های سیاسی ، شخصی و روابط خانوادگی به شیخیه گرایش پیدا کرد.
بنابراین ، اگرچه گرایش امان الله خـان دوم والی اردلان به شیخیه بخشی از سیاست حکومتی او بود، ولی به تغییر روابط بین والـی بـا ساکنان کردستان و همچنین با دولت مرکزی منجر شد.