Abstract:
همواره مردم بومی مناطق روستایی، نقش بسیار مهمّی در تصمیمگیریهای توسعة گردشگری روستایی دارند؛ به گونهای که به عنوان یکی از اصول توسعة پایدار گردشگری شناخته میشوند؛ بنابراین، درک مردم بومی نسبت به توسعة گردشگری روستایی به مدیران و سیاستگذاران گردشگری در تصمیمگیری بهتر کمک میکند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة بین پایداری مناطق روستایی و توسعة گردشگری روستایی با تعدیلگری درک مردم بومی است. جامعة آماری پژوهش، مردم محلّی منطقة قلات شیراز است. بدین منظور، نمونهای برابر با 385 نفر بر اساس جدول مورگان و با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن با استفاده از روایی همگرا و واگرا مورد سنجش قرار گرفت. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از رویکرد کمترین مربعات جزئی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد بدون در نظر گرفتن درک مردم بومی به عنوان متغیّر تعدیلگر، پایداری عمومی منطقه رابطة مثبت و معنیداری با توسعة گردشگری روستایی دارد و رابطة معنیدار همة ابعاد پایداری با توسعة گردشگری روستایی تایید شده است؛ ولی با ورود متغیّر درک مردم بومی به مدل ساختاری، از لحاظ اقتصادی دیدگاه مردم محلّی نسبت به توسعة گردشگری مثبت نبوده است. از نگاه مردم بومی، جنبههای مثبت اقتصادی گردشگری قابل توجّه نبوده و آثار منفی محیطی منطقة قلات با ورود گردشگر بیشتر شده است.
Local people always play a very important role in rural tourism development decisions. So that it is always known as one of the principles of sustainable tourism development. Therefore, local perception towards rural tourism development help tourism managers and policy makers to make better decisions. So, the current study aims to assess the relationship between rural sustainability and rural tourism development by modifier role of local people perception. The statistical population is Local people in Qalat region of Shiraz. According to Morgan table, 385 were selected by available sampling method. Data were collected using a questionnaire. The reliability of the questionnaire was measured using Cronbach's Alpha and composite reliability. Its validity was measured using convergent and divergent validity. To examine hypothesis, the Partial Least Squares and Structural Equation Modeling were used. The results showed that without considering local perception as a modifier role, there is a positive relationship between general sustainability and rural tourism development in Qalat region, confirming all relationships between sustainability aspects and rural tourism development. However, considering modifier role, from the economic points of view, local people have not had positive opinions about rural tourism development. The positive economic aspects of economic have not been significant among local people and negative environmental impacts of Qalat area have increased with the arrival of the tourist.
Machine summary:
نتایج نشان داد بدون در نظر گرفتن درک مردم بومی به عنوان متغیر تعدیلگر، پایداری عمومی منطقه رابطة مثبت و معنیداری با توسعة گردشگری روستایی دارد و رابطة معنیدار همة ابعاد پایداری با توسعة گردشگری روستایی تأیید شده است؛ ولی با ورود متغیر درک مردم بومی به مدل ساختاری، از لحاظ اقتصادی دیدگاه مردم محلی نسبت به توسعة گردشگری مثبت نبوده است.
اسنیسکا 10 و - Bel - Zhang - Pedford - Sharpley - Local People Perception (AP) - Rural tourism Development (DE) - Nunkoo & Gursoy - Giles - Radak - Snieska همکاران (2014)، از لحاظ اهمیت دادن به جنبههای اقتصادی با راداک و همکاران (2012)، همسو هستند.
منطقة قلات در نزدیکی شهر شیراز، از دیرباز به دلیل دارا بودن ظرفیتهای طبیعی و تاریخی خود، مورد توجه گردشگران بوده است؛ اما در این میان، پایداری اقتصادی 3 ، اجتماعی و زیستمحیطی منطقه بررسی نشده و نقش این عوامل در رسیدن به توسعة پایدار نادیده گرفته شده است.
نمودار مربوط به تعدیلگری متغیر درک مردم بومی در تأثیر پایداری زیستمحیطی بر توسعه - Sustainability (PA) - Rural Tourism Development (DE) نتایج آزمون مدل ساختاری نرمافزار لیزرل نشان میدهد درک مردم بومی با مقدار 23/9، تأثیر مثبت و معنیداری بر توسعة گردشگری روستایی در روستای قلات دارد؛ همچنین مردم بومی بیشترین توجه را بر پایداری اجتماعی (مقدار 14/9) دارند (شکل 10 و 11).
بررسی رابطة بین پایداری اجتماعی و توسعة گردشگری روستایی با تعدیلگری درک مردم بومی با میزان تعدیلگری برابر با 13/0 نشان میدهد که با توجه به عدد معنیداری 06/0، نمایانگر تأیید تعدیلگری متغیر درک مردم محلی است.