Abstract:
هویت احساسی با گسترش تعاملات در فضای مجازی و توجه به احساسات از منظر اجتماعی به این دلیل اهمیت دارد که کنشگران در ارتباطات مجازی خود، هویت حقیقی خود را پنهان و سعی در ارایهی خویشتنی جدید میکنند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسانه به توصیف چیستی و چگونگی تجربهی زیستهی افراد در برساخت هویت احساسی خود در تعاملات سایبری میپردازد. میدان تحقیق مطالعه شده شامل جوانان شهر قم است که با گذراندن حداقل چهار ساعت از وقت خود در فضای مجازی، کاربران پرمصرف تلقی میشوند. دادههای این پژوهش از طریق نمونهگیری هدفمند و با مصاحبهی عمیق با 25 نفرگردآوری و با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسانه ون مانن تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد هویت احساسی افراد با نوعی کنترلگری آغاز میشود و پس از ارزیابی موقعیت کنشگران، نوعی انضباطیشدن را در محتوای تعامل به همراه دارد. در این میان با نمایشی عملکردن آنها گونهای از سیالیت در هویت و به دنبال آن احساسی شدن در کنش ایجاد میشود و نهایتا با تداوم این فرایند جایگزینی هویتی اتفاق میافتد. چنانچه پاسخهای دریافت شدهی کاربران با استانداردهای هویتی کنشگران هماهنگی و انسجام داشته باشد، به شکلگیری احساسات مثبت میانجامد و در غیر اینصورت حالتی از طغیان و حذف را در پی دارد
Machine summary:
"بدیهی است که فضای سایبر دارای فرصت ها و نقاط قوتی است که مـیتـوان از آن در جهت تعاملات اجتماعی و هویتی بهره گرفت ، اما در این تحقیق صـرفا وجـه آسـیب زا بودن کنش های افراد در تعاملات مجازی و ارتباطات واسط رایانه ١ که بـر اثـر آن افـراد هویت حقیقی خود را پنهان می نمایند و متناسب با انتظارات و پاداش های مـورد انتظـار خود، نوعی هویت احساسی متناسب با منافع خـود را بـروز دهنـد، مـورد توجـه قـرار میگیرد.
حال با توجه به هدف پژوهش ، که به مطالعه ی برساخت هویت احساسی کاربران فضای مجازی میپـردازد و از آن جا که این مفهوم ارتباط مستقیمی با انتظارات افراد در تأیید کنش ها و احساسـات آنها در تعاملات مجازی و بالتبع آن در کنش های رفتـاری آنهـا در جهـان واقعـی دارد، می تواند منشأ تغییرات و دگرگونیهایی در سطوح خرد و کلان اجتماعی قرار گیرد.
سؤال پژوهش پژوهش حاضر درصدد بررسی تجارب و ذهنیت کاربران فضای مجـازی در ارتباطـات واسط رایانه ای است که از طریق برساخت هویـت احساسـی خـود در حـین تعـاملات سایبری شکل میگیرد و از طریق پاسخ به سؤال اصلی زیر به دست میآید که «هویـت احساسی افراد در تعاملات فضای مجازی چگونه برسـاخت مـیشـود و افـراد چگونـه احساسات خود را برای تنظیم و کنترل کنش های فردی و اجتماعی در فضـای مجـازی بروز میدهند؟» چارچوب مفهومی تحقیق با توجه به این که هدف اصلی این پژوهش برساخت هویت احساسـی افـراد در فضـای مجازی است ، ما را به سمت پارادایم ساختمندی اجتماعی و نظریه تعامل گرایی نمـادین رهنمون میکند."