Abstract:
هدف این نوشتار، بررسی تاثیرات هویت دینی بر روی تمایلات فرزندآوری است که از موضوعات مهم تحقیقاتی در جهان معاصر محسوب میشود. در جامعه ما نیز با توجه به نقش تعیین کنندهی دین و مذهب در تمام جنبههای زندگی فردی و اجتماعی و همچنین به سبب سیاستهای خانواده و فرزندآوری، تحقیقات علمی در این حوزه از اهمیت و ضرورت مضاعف برخوردار است. این تحقیق مبتنی بر دادههای بررسی پیمایشی در برخی از نقاط شهری و روستایی ایران است که تا حدود زیادی در بردارندهی گسترهی جغرافیایی و تنوعهای فرهنگی و اجتماعی از کشور ما است. با استفاده از روش نمونهگیری کوکران، جمعیت نمونه تحقیق را تعداد 3667 نفر مردان و زنان 15 ساله و بالاتر ساکن در نقاط شهری و روستایی در 8 شهرستان شامل اسفراین، اهواوز، بابلسر بجنورد، خرمآباد، گنبدکاووس، محمودآباد و همدان تشکیل میدهند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که براساس هر یک از چهار مولفه دینی مذهبی تحقیق (شامل میزان دینداری، انجام فرائض دینی، نوع حجاب در اماکن عمومی، تصمیمگیری زنان درخصوص نوع حجاب)، تمایلات فرزندآوری بهطور معنیداری تحت تاثیر سطح دینداری است
Machine summary:
"علاوه بر این ، نتایج تجزیه و تحلیل هـای آمـاری استنباطی جدول شماره ٤ مبتنی بر آماره (Kendall’s tau-c) با درجـه معنـاداری و ارزش برابر با ٠/٠٠٠ و ٠/١٨٢ تأیید کننده ی این نکته است که بین سـطح پایبنـدی بـه انجـام واجبات دینی و نگرش مثبت به سیاست های افزایش موالید رابطه ی معنیدار فوق الـذکر وجود دارد.
در اینجا نیز همان الگوی فوق الذکر مشاهده میشود: نسـبت نگرش مثبت به سیاست های افزایش موالید در بین کسانی که معتقد به پوشیده ترین نوع حجاب زنان یعنی چادر هستند، بیش از سه برابر نسبت مشابه کسانی اسـت کـه اساسـا رویکرد عدم موافقت بـا ایـن انـواع پوشـش زنـان دارنـد.
علاوه بـر ایـن ، نتایج تحقیق نشان داده است که سطح دینـداری نقـش تعیـین کننـده ای بـر نگـرش بـه سیاست های افزایش موالید نیز دارد، به این معنی که به موازات تقلیـل سـطح دینـداری، نگرش مثبت به سیاست های افـزایش موالیـد نیـز بـه طـور معنـی داری رو بـه کـاهش میگذارد: نزدیک به نیمی از افراد با دینداری در حد «خیلـی زیـاد» نگرشـی مثبـت بـه سیاست های افزایش موالید دارند، در حالیکه این نسبت در بین افرادی بـا دینـداری در حد «زیاد» و «خیلیکم » به ترتیب به یک سوم و یک دهم تنزل مییابد.
بـه عبـارت دقیـق تـر، نتایج تجزیه و تحلیل های مبتنی بر هر یک از چهار مؤلفه مـذهبی ایـن تحقیـق (میـزان دینداری، سطح پایبندی به انجام واجبات دینی، نگرش به نوع پوشش و حجـاب زنـان ، نگرش نسبت به تصمیم گیری زنان درباره نوع پوشش )، به صورت مشترک ایده ی اصلی معطوف به وجود ارتباط قوی بین مؤلفه های دینداری و تمایلات فرزندآوری را به طـور کاملا روشن و قاطع تأیید میکنند."