Abstract:
بررسی تحول و تطور مفهوم و جایگاه تنبیه جسمی کودکان در نظام آموزشی ایران، امری است مغفول مانده. این مقاله در پی آن است تا با توصیف جایگاه تنبیه در نظام سنتی آموزش مکتب خانه ای به تشریح علل و عوامل ایجاد تردید نسبت به کارایی این امور در روند آموزش و تربیت کودکان بپردازد. مدعای اصلی مقاله حاضر آن است که از میانه عصر ناصری (1313-1264 ق.) و همزمان با آشنایی ایرانیان با افکار نوظهور غربی، نقد تنبیه جسمی و تردید در میزان اثربخشی آن، مورد توجه اندیشه گران متجدد ایرانی قرار گرفته زمینه ساز رواج شیوۀ تربیتی نوینی در مدارس شد که به سان میراثی به دورۀ رضاشاه رسید. در شیوۀ تربیتی جدید، تنبیه جسمی به صورت کامل حذف نشد بلکه تنها تنبیه جسمی لااقل از بعد نظری نهی شده به جای آن تنبیهات جایگزینی پیشبینی و پیشنهاد شد.
Reviewing the concept and place of physical punishment in educational System of Iran is a neglected issue. This article tries to study the place of physical punishment in traditional educational system of Iran (Maktabkhaneh) and to explainthe causes of doubting in the efficiency of punishments in the process of children education in Iran.
This research claims that from the mid of Naseri era and by the acquaintance of Iranians with the emerging western thoughts, Iranian reformists started to doubt in and criticizephysical punishment and its effectiveness. These criticisms underlined a new education approach in schools. In the new educational approach, physical punishment, though not eliminated,was bannedand replaced with alternative punishments.
Machine summary:
(فرمانفرمائیـان (رئیس )، ١٣٧٧: ٤٩-٤٧؛ بروگش ، ١٣٨٩: ٢٠٢؛ منگنه ، ١٣٣٥: ٣؛ متـین دفتـری ، ١٣٧٠: ٢٢؛ مستوفی ، ١٣٨٤: ٢٢٢-٢٢١؛ وثوق ، بی تا: ١٠؛ دو ششـوار، ١٣٧٨: ١٠٤؛ پورفـاطمی ، ١٣٧٨: (23-28 از خلال خاطرات ، سفرنامه ها و مقالات روزنامه های این دوره می تـوان دریافـت کـه تصویر ذهنی برآمدگان نظام سنتی آموزش از مکتب خانه ها، تصویری رعب آور و ناراحت کننده بود.
(پورفاطمی ، ١٣٧٨: ٢٥-٢٣) (رجوع شود به تصویر صفحه) یک مکتب خانه ، آرشیو مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران با این همه آزار جسمی کودکان به قصد تنبیه و تأدیب نـه امـری خـلاف آمـد عـادت ، عجیب و نامتعارف بلکه شیوه ای متداول ، عمومی و البته مجاز در این دوره بود.
ازاین قسم تربیت در بزرگی چگونه انسانیت و معرفت و عالی همتی و نجیب الخلقی امید می توان داشت ؟ (آدمیت ، ١٣٤٩: ٢١٧) اندکی بعد فروغی در سرمقاله ای در روزنامه تربیت «قاعده جا افتاده تأدیب بـه واسـطه تنبیه » را زیر سوال برد و راه های جدید و غیر خشونت آمیزی برای تربیت کودکان پیشنهاد کرد که در هیچیک از آنها نه تنها آزار جسمی وجود نداشـت بلکـه حقـارت و تـوهین بـه کودکان نیز نهادینه نشده بود: معلم باید بداند تادیب به دشنام و زدن نیست و این دو کار علت تامهتضییع طفل است .