Abstract:
وجود تضاد منافع بین سهامداران و مدیریت یکی از مباحث مهمی است که در خلال دهههای اخیر مورد توجه پژوهشگران بوده است. با توجه به پژوهشهای انجام شده مرتبط با حاکمیت شرکتی میتوان ساختار یا نوع مالکیت را به عنوان یکی از راهکارهای حل این مسئله مطرح نمود. لذا پژوهش حاضر تاثیر نوع مالکیت را بر عملکرد عملیاتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مورد مطالعه قرار میدهد. نمونه آماری پژوهش شامل 68 شرکت طی سالهای 1383 تا 1387می باشد؛ روش آماری مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش تحلیل واریانس یک طرفه و دو طرفه است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نوع مالکیت بر شاخصهای ROA، EPS، EVA وE /P شرکتها تاثیر گذار است. نتایج حاصل از آزمون توکی نشان میدهد که در مورد EPS نمی توان گفت که کدامیک از گروههای مختلف نوع مالکیت بیشترین یا کمترین تاثیر را بر این مولفه دارد، اما در مورد ROA و EVA باید گفت که این مالکیت مدیریتی است که بیشترین تاثیر را بر این مولفهها دارد. همچنین مالکیت نهادی بیشترین تاثیر را بر مولفه E/P دارد. ولی نوع مالکیت بر شاخصهای ROE، REVA,RI,ROI، MVA، B/M و Q شرکتها، از لحاظ آماری تاثیر گذار نیست. همچنین در بررسی تاثیر همزمان نوع صنعت و نوع مالکیت بر عملکرد عملیاتی شرکتها، عملکرد عملیاتی مبتنی بر رویکرد حسابداری، تحت تاثیر عامل صنعت نمی باشد، در صورتی که عملکرد عملیاتی مبتنی بر رویکردهای مالی، ارزش افزوده و تلفیقی تحت تاثیر عامل صنعت میباشند.
Machine summary:
(شباهنگ ، رضا، ١٣٨٢) با توجه به پژوهشهای انجام شده مرتبط با حاکمیت شرکتی، ٥ میتوان تعیین نوع ساختار مالکیت را بعنوان یکی از راهکارهای حل این مساله مطرح نمود، ساختار مالکیت بطور کلی به دو دسته مالکیت نهادی ٦ و مالکیت خصوصی تقسیم می شود که مالکیت خصوصی خود در سه طبقه ی مالکیت شرکتی، ٧ مدیریتی ٨ و خارجی ٩ گروه بندی می شود، لذا پژوهش حاضر تاثیر نوع مالکیت (نهادی، شرکتی و مدیریتی) را بر رویکردهای عملکرد عملیاتی شرکتها [رویکرد حسابداری (بازده دارایی ها، ١٠ بازده حقوق صاحبان سهام ١١ و سود هر سهم ١٢)، رویکرد مالی (بازده سرمایه گذاری ١٣ و سود باقیمانده ١٤)، رویکرد ارزش افزوده (ارزش افزوده اقتصادی ١٥، ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده ١٦ و ارزش افزوده بازار١٧) و رویکرد تلفیقی (نسبت قیمت به سود١٨، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری هر سهم ١٩ و نسبت توبین ٢٠)] مورد بررسی قرار می دهد، بنابراین سوالی که مطرح می شود این است که آیا بین نوع مالکیت و عملکرد عملیاتی شرکتها رابطه وجود دارد؟ یا متفاوت بودن ساختار مالکیت شرکتها برعملکرد عملیاتی آنها تاثیر دارد؟ و وجود کدامیک از گروههای مختلف نوع مالکیت در بهبود عملکرد شرکت موثرتر است ؟ که با دستیابی به پاسخ این پرسشها میتوان به منظور بهبود عملکرد شرکتها، اقدامات مناسبتری را بعمل آورد.