Abstract:
«مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه» کتابی است با مضمون عرفانی و اخلاقی که به امام صادق علیه السلام نسب شده است. اگرچه تمامی ابواب کتاب با عبارت «قال الصادق» آغاز می شود و این در بدو امر نشانگر آن است که این اثر متعلق به امام صادق علیه السلام است؛ اما درستی چنین انتسابی به جهات مختلفی همچون محتوای کتاب و استناد احادیث موجود در آن مورد نقد است. بررسی محتوایی این کتاب بر اساس تحلیل مقایسه ای آن با آثار صوفیه، قرائن و علائم فراوانی را آشکار می کند که نشان می دهد این کتاب شباهت چشمگیری به آثار و مواریث صوفیه دارد. این مقاله پس از بیانی اجمالی از پیشینه داوری هایی که درباره این کتاب صورت گرفته، خلاصه ای توصیفی از مهم ترین نسخه های خطی کتاب ارائه داده و سپس به بیان نشانه ها و قرائن موجود در آن که دال بر صوفیانه بودن کتاب است، می پردازد. یادکرد از عرفا و شخصیت های موردتوجه صوفیه، به کارگیری اصطلاحات ویژه ادبیات صوفیانه، ساختار و سبک نگارش صوفیانه کتاب ازجمله این قراین و علائم اند. این کتاب در برهه های مختلف تاریخی موردتوجه عرفا و صوفیان بوده و به دست برخی از ایشان، شروحی بر آن نگاشته شده است. به دلیل وجود چنین ادبیات صوفیانه ای است که برخی علمای بزرگ همچون، علامه مجلسی این سخنان را منتسب به یکی از شخصیت های مهم و موردتوجه صوفیه به نام شقیق بلخی می دانند. نوشتار حاضر باهدف تبارشناسی این کتاب، به بررسی این ویژگی های متنی مصباح الشریعه می پردازد.
The story of the creation of Adam is one of the most important issues in the Bible, the Qur'an, and the Islamic Hadiths. Following these sources, Muslim theosophists have generated extensive discussion about this story, examined the events before Blowing the Soul, and explained the details of creation. Early theosophists have used ascetic Sufism to deal with this issue in accordance with the Quranic verses, but some later theosophists have distanced themselves from the Quranic aspect of the discussion and have expressed their own ideas in form of a fictional story. Examining Sufism prose texts of the 5th-7th centuries, the present study aims to show this mystical story is deeply rooted in Isra'iliyyat, but Iranian theosophists have used it a means of expressing mystical issues such as Allah’s love and divine trust, Light of the Prophet of Islam or (Noor-e-Muhammadi), the soil importance, humility and his closeness to the Almighty God, God’s exclusive love of some people, etc.
Machine summary:
استناد به باب «معرفه الائمه » برای اثبات شیعی بودن نویسنده مصباح و یا اثبات آنکه این کتاب در جهت ایجـاد آشـتی میان تشیع و تصوف نگاشته شده و همچنین استناد به برخی بخـش هـای ایـن بـاب همچون لفظ «اهل الکتابین » برای بیان فضای فکری نویسـنده کتـاب ، از ایـن جملـه است (پاکتچی، ١٣٨٨: ١٢٩و١٣١).
در ابتدای ابواب صدگانه این نسخه در هیچ کـدام لفـظ «قـال الصادق » ذکر نشده و حتی در حدیث مذکور در تتمه باب صدم که در برخی نسخ از امام صادق ع آورده شده است ، لفظ «قال الصادق » را ذکر نمیکند و بـه گفـتن «قـال : کتاب الله علی اربعه اقسام ...
بحـث هـای کتـاب الأحوال و المقامات و الأسوه و الإقتداء برسول الله و کتـاب الصـحابه و کتـاب آداب المتصوفه از ابوابی است که با اکثر ابواب مصـباح الشـریعه در عنـوان مطابقـت دارد (سراج طوسی، ١٩١٤: ٤١ و ٩٣ و ١١٩) ابوبکر محمد بن ابراهیم کلاباذی (٣٨٠ هـ ق ) کتاب خود بانام «التعرف لمذهب التصوف » را در هفتادوپنج باب نگاشته و بسیاری از مباحث عرفانی را در آن ها مطرح نموده است .
باید توجه داشـت درسـت اسـت کـه برخـی از ایـن مـوارد هماننـد اسـتفاده از تقسیم بندی در روایات فراوانی آمده و حتی کتـاب الخصـال صـدوق نیـز بـر چنـین سبکی نگاشته شده ؛ اما اولا: برخی از موارد ایـن الگوهـا مخصـوص صـوفیه اسـت ، همانند بیان نمادین معانی حروف یک کلمه و ثانیا مجموع این الگوها (و نه تک تـک آن ها) نشانگر صوفی بودن صاحب مصباح است .