Abstract:
جنبش بزرگ اخوانالمسلمین با مبانی اندیشه سیاسی اهل سنت، که برخاسته از تعلیم و تفکر بنیانگذارش، حسن البنّا، است، یکی از جریانهای سلفی معتدل است که آرا و اندیشههای خاصی دارد. هرچند از لحاظ اعتقادی خود را سلفی معرفی میکند و دارای مبانی کلامی سلفیه است، اما معرفتشناسیاش در جهات مختلفی متفاوت با سایر جنبشهای سلفیه است و همین باعث جدایی سلفیه اخوانی از آنها میشود. به همین دلیل فعالیتها و رویکردهای آنان نقش تأثیرگذاری در موفقیت یا شکست تلاشهای تقریبی دارد. نوشتار حاضر با روش توصیفیتحلیلی مبانی معرفتشناختی این جنبش را معرفی میکند. در معرفتشناسی، ابزار شناخت نزد ایشان محدود به نقل نیست بلکه فطرت، حس و تجربه، عقل، و کشف و شهود را نیز معتبر میدانند و برای هر کدام از منابع شناخت ارزش معینی قائلاند که ادله مقبول در عقلیات وجود دلایل نظری ضروری است؛ در حسیات، امور تجربهپذیر است؛ و در امور نقلی، نقل به روایت صحیح.
Machine summary:
اولین آیه وحی الاهی با توجهدادن انسان به خواندن (اقرأ) نازل شده (قطب، 1994: 37) و آیات و احادیث بسیاری در قرآن و سنت رسول خدا (ص) درباره جایگاه و منزلت و بزرگداشت معرفت و علم، و نقش و مسئولیت اهل علم، و ترغیب و تشویق به آموختن دانشهای مفید و رقابت برای کسب مهارتهای افزونتر، و منزلت و ارزش و آداب تعلیم و آموزشدادن وجود دارد، به طوری که در همۀ کتابهای احادیث و روایات که بر روال ترتیب ابواب و موضوعات نوشته شدهاند، بخشی از آنها به مبحث «علم» و موضوعهای مربوط به آن اختصاص یافته و «علم» مقدم بر «عمل» است (قرضاوی، 1390: 38).
اخوان و فلسفه با اینکه اخوان برای عقل و مباحث عقلی احترام خاصی قائلاند، اما همچون دیگر سلفیها، به مباحث فلسفی و فلسفهورزی روی خوش نشان نمیدهند، چنانکه سید قطب معتقد است: تصور صحیح اسلامی را نمیتوان از ابنسینا، ابنرشد یا فارابی و امثال آنها، که به «فلاسفه اسلامی» معروفاند، اخذ کرد؛ چراکه فلسفه آنها در سایه فلسفه یونانی که با روح اسلامی غریبه است رشد کرده است، در حالی که تصور اسلام، که برگرفته از قرآن و سنت است، تصوری کامل است که بین خلق و خالق، عالم هستی و انسان، انسان و خودش، فرد و اجتماع، فرد و دولت و تمام جماعات اسلامی ارتباط برقرار میکند (قطب، 1995: 20).