Abstract:
شناخت راز هستی و حقیقت انسان، از جمله اصلیترین تعالیم بسیاری از ادیان و مکاتب فلسفی و عرفانی بهشمار میرود تا او را به هدف اصلی خلقت هدایت نماید. خودشناسی، امکان رسوخ بیواسطة بشر به تجلی الهی را میسر میسازد. مولانا، با الهام از حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، به شیوههای گوناگون به اهمیت خودشناسی و تبیین انواع راههای ارتباطی آن با خداشناسی پرداخته است. اگرچه شناخت نفس ناطقه موجب شناخت خدا میشود، اما برای رسیدن به نور معرفت و حصول کمال، که نتیجة تصفیه باطل و گسیختگی از عالم ظاهر و پیروی از پیران راستین است، باید موانع شناخت را که سد تکامل نفس یا حجاب حق بهشمار میآید، از میان برداشت. در این مقاله، مهمترین موانع حجاب از منظر مولانا مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته است. مهمترین موانع شناخت از نظر وی، عبارتند از: شهوت و هوی و هوس، حب دنیا، تقلید کورکورانه و حرص و آز.
Machine summary:
جان نباشد جز خبر در آزمون هر که را افزون خبر جانش فزون (3526/2) مولانا، موضع دوگانهای نسبت به تعقل و منطق البته از نوع ارسطویی آن دارد و در قبال همه سنتهای تعقلی چون کلام، فقه، فلسفه و دیگر ابواب شناختی، موضع سختی میگیرد و میگوید: این حقیقت دان نه حقند این همه نی به کلی گمراهانند این رمه (937/2) مولانا، در ادامه شیوة متداول خود در مثنوی را پیش میگیرد و موضع قبلی خود را به طور کامل طرد میکند که همه اینها اگر با هم در نظر گرفته شود، حق هستند: آنکه گوید جمله حقند احمقی است و آنکه گوید جمله باطل او شقی است (953/2) واژگان این بیت و بیت پیش از آن، حاکی از حصرند.
درحالیکه بت درونی را در حکم اژدها میداند؛ زیرا غریزه حب ذات خودخواهی میباشد که اصل همه آرزوها و هوسهاست: مادر بتها بت نفس شماست زآنکه آن بت مار و این بت اژدهاست (772/1) مولانا، در مثنوی تأکید میکند که شیطان به واسطة نفس، به تحریک انسان میپردازد و گرنه شیطان بر آدمی تسلطی ندارد، آنچه انسان را دلبستة جلوههای دنیوی میکند، نفس اوست نه شیطان: نفس و شیطان هر دو یک تن بودهاند در دو صورت خویش را بنمودهاند (3154/3) همانطور که در سخن حضرت علی( مشاهده میشود، هوای نفسانی و وسوسههای شیطانی، از یک جنساند: «مجالسة اهل الهوی منساه للایمان و محضره الشیطان» (نهجالبلاغه، 1379، خ 68)؛ همنشینی پیروان هوی، فراموش کردن ایمان و حاضر شدن شیطان است.