Abstract:
در برخی منابع تاریخی و جنگهای ادبی به زبان عربی، داستانی درباره همنشینی و رفاقت سه تن از سپاهیان حجاج بن یوسف در مسیر فتح بخشهایی از سرزمینهای شمالی ایران میخوانیم. این داستان درباره سه رفیق است که همواره در کنار یکدیگر بوده و بادهنوشی میکردهاند. وقتی این سپاه در راه فتح یکی از سرزمینهای شمالی ایران به کاشان و روستای خزّاق میرسد، دو تن از سه رفیق، از دنیا میروند و در آنجا به خاک سپرده میشوند و آن دیگری در کنار قبرشان، ناله و زاری و جرعهافشانی کرده، بیتهایی را زمزمه میکند تا اینکه خود نیز از دنیا میرود و در کنار آنها دفن میشود. اهمیت این ماجرا برای کاشان، تنها به زمان و دوره تاریخیاش، یعنی پایان سده نخست هجری برمیگردد. اگرچه در همه منابع پیش روی ما، جای این رویداد را کاشان و روستای خزّاق نزدیک راوند کنونی ندانستهاند و در برخی گزارشها بهجای خزاق از خزازی و بهجای راوند، از «قزوین »،«سیستان » و«سمعان»یاد شده، به دلایل و قراینی که در متن پیش رو میآید، کمابیش با یقین میتوان گفت محل این رویداد، همین خزّاق کاشان است. اکنون خزاق، نه روستایی از راوند، بلکه بخشی مستقل به شمار میآید ولی بهدلیل اینکه در منابع مورد بررسی ما جزء راوند به شمار آمده، ما نیز به همین شکل در عنوان این جستار آوردهایم.
Machine summary:
وقتی این سپاه در راه فتح یکی از سرزمین های شمالی ایران به کاشان و روستای خزاق میرسد، دو تن از سه رفیق ، از دنیا میروند و در آنجا به خاک سپرده میشوند و آن دیگری در کنار قبرشان ، ناله و زاری و جرعه افشانی کرده ، بیت هایی را زمزمه میکند تا اینکه خود نیز از دنیا میرود و در کنار آن ها دفن میشود.
روایت بلاذری بلاذری در بخش مربوط به فتح قزوین و زنجان ، به نقل از عبدالله بـن صـالح عجلـی، داسـتان همنشینی سه نفر از اهل کوفه را که در میان سپاهیان حجاج به سوی دیلمستان بودند مـیآورد، اما در بیت دوم به جای «راوند»، واژۀ «قزوین » را مینهد: ألـم تعلمـا أنـی بقزویــن مفـرد و ما لی فیها من خلیـل سـواکما بلاذری در سطرهای پیش از این گزارش ، مطلبی را میآورد که گویا جـای درسـتش ، پـس از این گزارش است ؛ میگوید: مردی از قزوین به من گفته است که قبرهای این هم پیاله ها در راونـد از نواحی اصفهان است و شاعر گفته است : «ألم تعلما أنی براوند مفردا» (١٤٠٤ق : ٣٢٠ و ٣٢١).
و به گمان ما، روایتی که قبرهای همنشین ها را در راوند میداند درست تر است ؛ یکی بـه دلیـل اینکه بیشتر گزارش های منابع مهم بر این نکته تأکید دارند و دیگر آنکه هـیچ منافـاتی نـدارد کـه سرایندۀ ابیات ، ظاهرا پس از ترک کاشان و رسیدن به قزوین ، از تنهایی خود در ایـن شـهر گلایـه کرده باشد و دوستانش پیش از این ، در راوند از دنیا رفته باشند.