Abstract:
مقاله حاضر به بررسی تشبیه و طبقهبندی انواع ساختار آن در مثنوی مولانا میپردازد. تشبیه علاوه بر اینکه از موضوعات محوری و مهم حوزه علم بلاغت و بیان محسوب میشود، بررسی و تحلیل ساختار متنوع و متعدد و عناصر تشکیل دهنده آنچه از نظر شکل و چه از جهت محتوا میتواند مبیّن و معرّف سبک و زبان خاص یک شاعر باشد. از اینرو، از جنبه سبکشناختی نیز از اهمیت بسیار برخوردار است.
از آنجاکه سبک بکار رفته در مثنوی مولانا سبک تعلیمی (didactic) است،از ابزار تشبیه و تمثیل در آموزش و انتقال مفاهیم و پیامهای مختلف شاعر به مخاطب بسیار استفاده شده است.
نکتة مهم دیگر آنکه مقایسه بسامد اشکال مختلف تشبیه در مثنوی، نشاندهنده آن است که مولانا بیشتر از چه ساختارها و عناصری در سبک تعلیمی برای ادای مقاصد خویش سود جسته است.
Machine summary:
» (شفیعی کدکنی ، ١٣٧٥ :٧٢-٧٣) مثال برای تشبیه معقول به محسوس از مثنوی ، ٥٧/١ غرقاب فنا، ٤٢١/١- ترکش عمر - چون به خویش آمد ز غرقاب فنا - ترکش عمرش تهی شد عمر رفت مثالهای دیگر، ١٦٨/٢ دریای جود، ١٥٩٦/٢- برگ روح : - پیر ایشانند کین عالم نبود جـــان ایـــشان بـــود در دریـــای جـــود - چونکه برگ روح خود زرد و سـیاه مـــی ببینـــی چـــون نـــدانی خـــشم شـــاه نکته قابل ذکر درباره این نوع تشبیه در مثنوی این اسـت کـه تـشبیه معقـول بـه محـسوس نسبت به سه دسته تشبیه دیگر که ملاک تقسیم بندی آنها حسی یا عقلی بودن طرفین تـشبیه است ، بیشترین بسامد را داراست .
٣- محسوس به معقول : در این تشبیه ، مشبه ، محسوس و مشبه به معقول است ، در این نوع تشبیه ، مشبه به معقول ، وجه شبه و مقصود مورد نظر شاعر را صریحتر و روشنتر از مشبه کـه حسی است بیان مینماید، علاوه بر این بنظر میرسد که در اینگونـه مـوارد، هـدف شـاعر از مانند کردن یک امر حسی به امری عقلی نـوعی ارتقـا بخـشیدن بـه شـأن و مرتبـه آن امـر محسوس است ، چرا که در خصوصیت مورد نظـر او، آن محـسوس بـا آن معقـول رقابـت میکند و گاه نیز ممکن است که مشبه به عقلی برای مشبه حسی نوعی اغراق در بیان مقصود را بهمراه داشته باشد.