Abstract:
شاعران با توجه به شرایط ویژه خویش، به برخی واژهها دلبستگی بیشتری دارند. این واژهها که کلیدواژه نامیده میشوند، جهت شناخت سبک ادبی شاعران موثرند. در این مقاله دو مورد از کلیدواژههای اشعار قیصر امین¬پور، یعنی چشم و آب مورد بررسی قرار گرفته، با توجه به شیوه برخورد شاعر با این واژهها، دوران شاعری وی به سه دوره تقسیم شده است و نشان داده شده که در این سه دوره، همگام با تغییرات اجتماعی، نگاه شاعر به این واژهها و نیز نحوه کاربرد آنها بتدریج دچار دگرگونی گشته است. این دگرگونیها در حوزه نحو به صورت کاهش جملههای پرسشی، افزایش به کارگیری وجه امری و استفاده کمتر از صیغه اول شخص جمع و در گستره لغات به شکل تغییرات صفات یا اسنادهای مرتبط با هر کلیدواژه قابل مشاهده است.
Machine summary:
در ایـن مقاله دو مورد از کلیدواژه های اشعار قیصر امین پور، یعنی چشم و آب مورد بررسی قـرار گرفته ، با توجه به شیوة برخورد شاعر با این واژه ها، دوران شاعری وی به سه دوره تقسیم شده است و نشان داده شده که در این سه دوره ، همگام با تغییرات اجتماعی ، نگاه شـاعر به این واژه ها و نیز نحوة کاربرد آنها بتدریج دچار دگرگونی گشته است .
(شمیسا، ١٣٨٦: ١٩) بر این اساس و با توجه به چگونگی برخورد شاعر با این دو کلیدواژه در برهه هـای مختلـف زمانی ، نگارندگان اشعار وی را به سه دوره تقسیم کرده اند تا تأثیر دگرگونیهای اجتمـاعی را بر سبک شعر امین پور نشان دهند: الف ـ دورة اول : این دوره دربرگیرندة اشعار سـروده شـده در فاصـلة سـالهای ١٣٥٧ تـا ١٣٦٢ یعنی کتابهای در کوچة آفتاب (مجموعة رباعیات و دوبیتیها) و تنفس صبح است .
همچنین واژة دشمن به اقتضای اوضاع خاص جنگ تحمیلی سه مرتبه با این کلیـدواژه همراه شده است ؛ اتفاقی که در سالهای پس از جنگ حتی یک بار نیز روی نمیدهد: «از گوشة چشم یک نظر اندازیم در خرمن دشمنان شرر اندازیم » (همان :٦٢) «زین تیر که بر صخره و آهن گذرد وز رشتة موی و چشم سوزن گذرد چندان به تن دشمن خود زخم زنیم تا آنکه نسیم از تن دشمن گذرد» (همان :٦٣) در این دوره ، هفت مورد از کل جمله هایی که حاوی این کلیدواژه اند(٢٢ درصـد)، دارای فعل اول شخص جمع هستند؛ (تنفس صبح : ٢٧، ٣٩، ٤٣ و در کوچة آفتاب : ٦٢ سه مورد و ٦٣) این بسامد قابل ملاحظه ، حاکی از غلبة گرایشـهای جمعـی در اشـعار ایـن دوره اسـت .