Abstract:
استفاده از تشخیص از شاخصهای برجسته زبان هنری عرفان است و از جهانبینی و نگرش عرفای هنرمندی چون مولانا نشات میگیرد. مولانا معتقد است که تمام مخلوقات و پدیدههای هستی، از نوعی حیات و آگاهی و هوشمندی برخوردارند که نیروی محرکه و هدایت کننده آنها بسوی کمال است. بازتاب این طرز تلقی همه جا بوضوح در آثارش بخصوص مثنوی و غزلیات به عنوان یکی از ویژگیهای مهم زبان و سبک بیان او قابل تشخیص و درخور مطالعه است.
مقاله حاضر به بررسی تشخیص و انواع ساختارهای آن در مثنوی مولانا پرداخته است تا اهمیت آن را به عنوان یکی از امتیازات بلاغی و سبکی زبان او بازنماید و با مقایسه ساختارهای متنوع تشخیص، میزان استفاده از هریک را نشان دهد. همچنین با مقایسه تعداد کل اسناد مجازی و تعداد کل پنج شاخص دیگر سبک این شاعر، یعنی تشبیه، تمثیل، اغراق، پارادوکس و حسآمیزی، برجستگی این ساختار که در مقام دوم قرار گرفته است، بیشتر آشکار میگردد.
Machine summary:
» (عبد القاهر جرجانی ، اسرار البلاغـه : ٢٤ و ٢٥؛ قـیس رازی ، المعجـم فـی معاییر اشعار العجم : ٣٦١ ) اما بکارگیری تشخیص و انـواع آن از خصـایص و برجسـتگیهای زبـان هنـری عرفـان و عارفان هنرمندی چون مولانا است ، ذهنیت و جهان بینی او متأثر از این کلام الهی که : «و ان من شی ء الا یسبح بحمده » (قرآن کریم : سوره اسرا، آیه ٤٤) تمـامی ذرات کاینـات و اجـزای هستی را برخوردار از نوعی شعور و معرفت نسبت به هستی مطلق میدانـد و از ایـن رهگـذر آنها را برخوردار از حیات ، تکلم و تحرک و پویایی تلقی میکند، البته او برای داشـتن چنـین طرز تلقی ، شرطی قائل است و آن بهره مندی انسان از مرتبه ای از معرفت نسـبت بـه جهـان غیب و ادراک وحدت حق با او است و این قابلیتی است که مولانا از آن به محرمیـت تعبیـر کرده است ، او از زبان جمادات میفرماید: مــــا ســــمیعیم و بصــــیریم و هشــــیم بـــا شـــما نامحرمـــان مـــا خامشـــیم چـــون شـــما ســـوی جمـــادی میرویـــد محــرم جــان جمــادان چــون شــوید از جمـــــادی عـــــالم جانهـــــا رویـــــد غلغــــل اجــــزای عــــالم بشــــنوید فـــــاش تســـــبیح جمـــــادات آیـــــدت وسوســــــة تاویلهــــــا نربایــــــدت (مثنوی، به تصحیح نیکلسون ، ج دوم ، دفتر سوم ، ابیات ١٠٢٤ – ١٠٢٧) ساختارهای مختلف اسناد مجازی در مثنوی اسناد مجازی در سه بخش قابل بررسی اسـت : جـان بخشـی (از نـوع فعلـی و وصـفی )، تشخیص (از نوع فعلی ، وصفی ، ندایی و استعاره مکنیه ) و سرانجام ، استعاره مفرد یا مصرحه .