Abstract:
نظریه روایت با توسعه ابزارها و مفاهیم نو تلاش کرده است الگوی روانی و معنای زندگی انسان را تجدید
حیات بخشد. از چشمانداز روایت، شخصیت با زمینهای اجتماعی- فرهنگی گره میخورد و با مولفههایی
چون هدفمندی، پیچیدگی، بافتگرایی و ذهنیت تعریف میشود. روایت به منزله امری زبانی، کانون توجه
رشتههای مختلف فلسفی، ادبی، زبانشناسی و روانشناسی قرار گرفته است. مرکز ثقل روایت، استعاره است.
استعاره فرد به عنوان نمایشنامهنویس و راوی در قلب حوزه روانشناسی روایی قرار دارد و اهمیت آن تا به
جایی است که مفهوم هویت روایی در حوزه روایت و هویت، مفهومی آشنا و بدیهی است. امروزه رویکرد
و نظریه روایت به جایجای روانشناسی راه یافته و پژوهشهای متنوع و وسیعی را به خود اختصاص داده و
بیش از هر چیزی در حوزه روششناسی علمی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از مقاله حاضر، معرفی
روشهای مختلف اعم از کمی و کیفی در تجزیه و تحلیل دادهی روایی و همچنین تاکید بر مراحل مختلف
تحلیل کمی و برقراری پایایی در تحقیق روایی است. بدین منظور نخست به کلیاتی در باب روایت پرداخته
شده، سپس روششناسی پژوهشهای روایی به طور مشروح بیان شده است. در این چارچوب با ایجاد تمایز
میان روشهای تجزیه و تحلیل کمی و کیفی روایت، روشهای مختلف تحلیل کمی و کدگذاری دادهی
روایی معرفی شده است. برقراری پایایی در ادبیات تحقیق کمی روایت، فرآیندی است بسیار الزامی و
پراهمیت. از این رو تلاش شده است تا ضمن بحث در باب مراحل مختلف این فرآیند، شاخصهای آماری
پایایی ارزیابها معرفی و موارد استفاده از هر کدام به طور مشروح بیان گردند.
Machine summary:
امروزه رویکرد و نظریه روایت به جایجای روان شناسی راه یافته و پژوهش های متنوع و وسیعی را به خود اختصاص داده و بیش از هر چیزی در حوزه روش شناسی علمی مورد توجه قرار گرفته است .
بیطرفی ١، ملازم و ذاتی تعریف پایایی است زیرا به حقیقتی بنیادین اشاره دارد که توسط ارزیاب های مختلف و آموزش دیده ، ارزیابی و تعیین شده است و تحلیل یک فرد از داده کیفی عموما باید توسط تحلیل گری دیگر که او هم با سؤال و فرآیند تحقیق آشناست به دست آید.
Inductive data-driven bottom-up این میان وجود دارد که عبارت است از رویکرد برگرفته از نظریه استقرایی که در آن نظام کدگذاری به صورت استقرایی وضع میگردد اما تحلیل گران هنگام شناسایی و نام گذاری درونمایه ها از چشم انداز نظری به داده مینگرند (سید و نلسون ، ٢٠١٥).
بسیاری از منابع در تحقیق روایی، روش کاپا٣ (K) کوهن را نشان دهنده بالاترین استاندارد برای ایجاد پایایی میدانند (برای مثال بیکمن و گاتمن ، ١٩٦٨؛ فیز و اسپانگولا، ٢٠٠٥)، اما سید برآن است که در بسیاری موارد شاخص های دیگر مانند دلتا٤(∆)یا همبستگی درون طبقه ای (ICC)٥ یا درصد توافق (PA)٦ از کاپا مناسب ترند و هیچ قانون مؤکد یا معیاری برای قضاوت در مورد ملاک تعیین سطح قابل قبول برای شاخص پایایی وجود ندارد (سید و نلسون ، ٢٠١٥).
Personal narratives and the life story.
Personal, master, and alternative narratives: An integrative framework for understanding identity development in context.
Theoretical and methodological contributions of narrative psychology to ethnic identity research.