Abstract:
دیپلماسی گردشگری به نقش گردشگری در ایجاد صلح و دوستی، امنیت، تعامل و همکاری میان کشورهای منطقه خلیج فارس، رونق اقتصادی و افزایش درآمد، خنثی کننده تبلیغات منفی خارجی و جایگاه دولتها در دستیابی به این اهداف اشاره دارد. امروزه مرزهای سنتی دنیای در حال کمرنگ شدن است و در فضاهای احساسی و ذهنی ما، مرزهای جدیدی در حال شکل گیری است. علاوه بر انواع مختلفی از دیپلماسی، همچون دیپلماسی رسمی، عمومی، اقتصادی، تجاری، بازرگانی و غیره که مطرح است، امروزه از نوع جدیدی دیپلماسی تحت عنوان دیپلماسی گردشگری یاد می شود. گردشگری علاوه بر اینکه نیازمند دیپلماسی عمومی است، خود می تواند به عنوان ابزار و مولفه ای جهت بهبود دیپلماسی عمومی و همگرایی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بین کشورها تبدیل شود.
منطقه خلیج فارس شامل هشت واحد سیاسی، از موقعیت ژئوپلیتیکی منحصر به فردی در جهان برخوردار است. نقاط مشترک و همگرایی بین کشورهای منطقه همچون اشتراکات فرهنگی، تاریخی، مذهبی، نزدیکی جغرافیایی، پیوندهای قومی و منافع اقتصادی بسیار بیشتر و پررنگ تر از نقاط اختلاف و واگرایی بین آنهاست و این اشتراکات زمینه های همگرایی و همکاری میان کشورهای منطقه به ویژه همکاری در زمینه ی گردشگری، امنیت، بهداشت و محیط زیست را هموارتر می کند. پژوهش حاضر، با روشی توصیفی تحلیلی و با مراجعه به اسناد و مکتوبات و نیز با مطالعه مبانی و مفاهیم پایه و تحلیل آنها، به موضوع دیپلماسی گردشگری و تاثیر آن بر همگرایی کشورهای منطقه خلیج فارس پرداخته است.
Machine summary:
سیاست قدرتهای فرامنطقه ای ازجمله آمریکا در خلیج فارس، از عناصر عمده فقدان همگرایی امنیتی در شورای همکاری خلیج فارس است ، ولی عوامل و روندهای منطقه ای و ساختارها و شرایط داخلی کشورهای عضو شورا نیز از مؤلفه های تأثیرگذار در این مورد محسوب می شود (اسدی، ١٣٨٧).
از مهم ترین چالش های سیاسی و نهادی همگرایی در میان کشورهای عضو شورای همکاری می توان موارد زیر را برشمرد: فقدان اراده سیاسی لازم برای صرفنظر کردن از بخشی از حاکمیت ملی در حوزه سیاست اقتصادی؛ هماهنگ سازی نهادهای موجود قبل از حرکت به سوی همگرایی در شورا؛ عدم موفقیت درخصوص میزان قدرت و اختیارات نهاد شورای همکاری در میان اعضا؛ نقش ، نفوذ، هویت و قدرت هژمون؛ اختلافات و مناقشات ارضی و مرزی در میان کشورهای عضو؛ چالش های درونی و بحرانهای داخلی دولت های عضو شورا چون بحران مشروعیت و اقتدار؛ ساختار نامتوازن قدرت منطقه ای و آسیب پذیری امنیتی و ضعف نظامی بالای اکثر اعضای شورا؛ استراتژیهای امنیتی و اقتصادی قدرت های فرامنطقه ای ازجمله آمریکا در خلیج فارس و ممانعت از شکل گیری و تحکیم همگرایی منطقه ای (در این خصوص می توان به قراردادهای امنیتی و اقتصادی دوجانبه آمریکا با کشورهای خلیج فارس اشاره کرد)؛ و سوءظن و تردید کشورهای عضو نسبت به یکدیگر و تأثیرپذیری از ذهنیت تاریخی مبتنی بر مناقشات بین اعضا.
Finn, Edward (2000), International Relations in a Changing World: A New Diplomacy?
(2009), Cultural Diplomacy as a Form of International Communication, Institute for Public Relations BledCom Special Prize, available online at: www.