Abstract:
در این پژوهش محله استادسرای شهر رشت از دید شاخص های کالبدی مورد تحلیل قرار گرفته است. برای گردآوری داده های موردنیاز تحقیق، منابع اطلاعات مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. بخش اصلی داده های تحقیق به منظور تحلیل احساس امنیت در محیط کالبدی شهر در چارچوب شاخص های تعریف شده، از طریق مشاهده و برداشت میدانی در محله استادسرا صورت گرفته است. هدف این تحقیق تحلیلی بر سلسله مراتب امنیت بافت قدیمی و جدید محله استاد سرای رشت از دید شاخص های کالبدی است.
روش این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد.
به منظور تحلیل و بررسی امنیت در شهر رشت از مجموعه شاخص هایی بهره گرفته شده است که به نحوی ویژگی های کالبدی و طراحی محلات را به تصویر می کشد. این شاخص ها شامل: کیفیت معابر، پوشش گیاهی، کیفیت ابنیه، روشنایی، مبلمان شهری، فشردگی بافت و در نهایت، باز یا بسته بودن فضا می شود. به منظور تحلیل و تبیین امنیت در فضای کالبدی از یک مقیاس 0 و1 استفاده شده است.
Machine summary:
بخش اصلی دادههای تحقیق به منظور تحلیل احساس امنیت در محیط کالبدی شهر در چارچوب شاخص های تعریف شده، از طریق مشاهده و برداشت میدانی در محله استادسرا صورت گرفته است .
در این تحقیق هدف اصلی بررسی سطح امنیت در محیط کالبدی محله استادسرا شهر رشت است .
براساس آنچه که بیان شده و با توجه به هدف تحقیق فرضیه تحقیق را می توان بدین شکل مطرح نمود: "بخش های بافت جدید محله استادسرا از منظر شاخص های کالبدی دارای امنیت بیشتری نسبت به بافت قدیمی آن می باشد".
در عین حال راست است که رویکردهای جدید طراحی محیطی درصدد هستند تا از طریق ساختار کالبدی شهر و طراحی محیط های دست ساخت ، از ارتکاب جرایم در حوزهی کالبدی شهر جلوگیری کنند که این مهم از طریق کاهش پتانسیل طبیعی مناطق شهری در جرمخیزی و یا امکاندهی به وقوع جرم ممکن می شود.
Crime Prevention Through Environmental Design (CPTED) فراهم می کند تا با طراحی کالبدی شهر از طریق کالبد ساختمان و طراحی پلان و دسترسی به سایت های جرمخیز، بتوان از ایجاد محیط های مناسب برای جرم و جنایت پرهیز کرد تا به عنوان بازدارندهای از ارتکاب جرایم عمل کند.
بسته و باز بودن محیط : تلاش و تمایل انسان برای زندگی در هر محیطی ، تسلط بر آن است تا از این راه، احساس آرامش و راحتی کند ولی امروزه در مقیاسهای بزرگ نه تنها این تسلط وجود ندارد، بلکه نوعی بریدگی و جدایی بین فضاها و تجسم و ذهنیت انسان نیز به وجود آمده است و در نتیجه حس تعلق به فضا و مکان را از بین برده است .