Abstract:
از دیرباز این پرسش بین مفسران و متکلمان مطرح بوده که خداوند در قرآن با
بندگان خود از چه سبک و شیوة گفتمانی استفاده کرده است . زبان فطرت، از جمله
نظریات مهم دراین مسئله است که از سوی مفشر معاصر، آیت الله جوادی آملی (حفظه
لله) مطرح شده است . بدین صورت که اگرقرآنکریم به مکان و زمان ویژهای اختصاص
ندارد، لاجرم باید از زبان گستردهای بهره جوید که همیشگی، جهانی و همگانی باشد و
نسبت به احوال و اطوار و اوضاع مختلف فراگیر باشد. به بیان اصطلاحی میبایست دارای
سه ویژگی دوام، کلیت و اطلاق باشد و چنین زبانی زبان فطرت است که نه متعدد
میشود و نه تحول میپذیرد. دراین مقاله تلاش شده تا با آوردن تعریف و بیان
ویژگیهای زبان فطرت و نیز بررسی ادله و شواهد آن، ابعاد گوناگون این نظریه و نیزوجه
امتیاز آن با دیگر دیدگاهها که در مسئلة زبان قرآن مطرح شده است، مشخص گردد
Machine summary:
فطری بودن زبان قرآن از منظر آیت الله جوادی آملی و مقایسه آن با دیگر نظریات جواد صیدانلو 1 _ محمد کرمی نیا 2 _ مصطفی کورکور کشکلی 3 چکیده از دیرباز این پرسش بین مفسران و متکلمان مطرح بوده که خداوند در قرآن با بندگان خود از چه سبک و شیوۀ گفتمانی استفاده کرده است.
اینکه خداوند با چه شیوهای با بندگان خود سخن گفته است؟ و آیا قرآن منطق گفتمان و زبان خاصی مانند زبان عالمان رشتههای گوناگون از قبیل فلاسفه، عارفان و هنرمندان و مانند آن دارد یا همچون گفتمان عموم عقلا و زبانی عرفی است؟ یا آنکه شیوۀ دیگری برای آن متصور است؟ از جمله نظریاتی که در دهههای اخیر از آن سخن رفته و پایۀ تحول در زبانشناسی به شمار آمده، دیدگاه زبان فطرت است.
در این پژوهش تلاش میشود با بیانی دقیق و روشن به معرفی زبان فطرت و بررسی ادله آن با استفاده از آیات قرآن و روایات و نیز دیدگاه آیتالله جوادی آملی(حفظه الله) در این باره بپردازیم و تفاوت آن را با دیگر نظریات مربوط مطرح کنیم.
تحدی (مبارزطلبی) قرآن کریم، هم «جهانی» است، چنانکه از این آیه کریمه بر میآید، و هم «جاودانه»، زیرا این تحدی تنها در محور لغت، ادبیات، فصاحت و بلاغت نیست تا مخاطبان آن، تنها عربزبانان و آشنایان به ادبیات عرب باشند و لازمه جهانی بودن تحدی قرآن کریم آن است که فهمش در توان همگان باشد؛ اعتراف جهانیان به عجز از آفریدن اثری همانند قرآن، در صورتی سودمند است که محتوای قرآن برای آنان قابل فهم باشد وگرنه دعوت به آوردن همانند، برای کتابی که گروه کثیری از انسانها زبان ویژۀ آن را نمیفهمند، کاری لغو و غیر حکیمانه است (جوادی آملی، 1388: 1/ 35).