Abstract:
در این مقاله بر آنم تا با تامّل در عباراتی از تاریخ جهانگشای جوینی که به گفته بیشتر شارحان دارای تعقید و ابهام است، با رویکرد نقد تصحیح متن از قراین موجود در نثر عطاملک استفاده کرده و معنایی روشن به دست آورم. گویی ابهام مورد نظر، بیشتر ناشی ازتوجه نکردن به فاعل جملات و خوانش نادرست از عبارت «یک نفس بیکار نفسی» است. این امر، مصحّحان و شارحان را بر آن داشته تا به گمان تمسّک جسته و ضبطی دیگر از «بیکار» ارائه دهند و به تبع آن، توضیحاتی نابجا بیاورند. من با نشان دادن مرجع ضمایر، یافتن قراینی از جناسهای «نفس» و «نفس» در نثر عطاملک و قرینه ترکیب «یک نفس» در کنار تصحیفاش، تحلیلی دقیقتر از این عبارت ارائه میکنم. در این تحلیل نیازی به شک در ضبط نسخه قزوینی و شرحهایی که قرینهای در متن ندارند نیست و یکسره با شیوه نگارش عطاملک جوینی منطبق است.
Machine summary:
٢. بحث در فصل «ذکر قواعدی که چنگز خان بعد از خروج نهاد و یاساها که فرمود» در میانِ تمجید از مغولان و شیوۀ لشکرداری آنان ، لشکریان و رعیت مغولان این چنین وصف می شوند: بهزاد برهان ۱۰۵ لشکری اندر شیوة رعیّت که احتمال صنوف مُوّن کنند و بر ادای آنچ بریشان حکم کنند از قوبجور و عوارضات و اخراجات صادر و وارد و ترتیب یام و اولاغ و علوفات ضجرت نکنندء رعیّتی اندر زی لشکر که وقت کار از خرد تا بزرگ شریف تا وضیع همه شمشیرزن و تیرانداز و نیزهگذار باشند بهر نوع که وقت اقتضای آن کند استقبال آن کنند و بهر وقت که انديشة قتال دشمنی یا قصد یاغیی در پیش آید هرچ در آن مصلحت بکار خواهد آمد از مختلفات سلاحها و آلات دیگر تا درفش و سوزن و حبال و مراکب و حمولات از براذین و جمال تعیین کنند تا بنسبت دهه و صده هرکس نصیبة خویش ترتیب سازند و روز عرض آلات را نیز بنمایند و اگر اندکی درباید بر آن مژاحذت بلیغ نماپند و تأأدیب عنیف کنند و بازآنتی در عین کارزار باشند, هرج بکار آید از انواع اخراجات هم از ایشان ترتیب سازند و زنان و کسان ایشان که در بنه و خانه مانده باشندء مژونتی که بوقت حضور می داده باشند» برقرار باشد تا بحدی که اگر کاری اوفتد که نصیب آن یک نفس بیکار نفسی باشد و مرد حاضر نه» آن زن بنفس خود بیرون آید و آن مصلحت کفایت کند (جوینی» ۲۲/۱:۱۳۷۸) ابهام در جملةٌ «بازآنک در عین کارزار باشند ...