Abstract:
روابط ایران و آمریکا را می توان مصداق بارزی برای مناقشات موجود بین بازیگران صحنه روابط بین الملل دانست. ایالات متحده آمریکا از جمله واحد های سیاسی است که در ارتباط خود با ایران با فراز و نشیب های عدیده ای رو برو بوده است. وقوع انقلاب اسلامی ایران در 1979 شوکی عظیم بر کیفیت روابط ایران و آمریکا وارد آورد، به نحوی که سیاست این دو کشور در ابعاد مختلف آن با تغییراتی اساسی مواجه گشت. این پژوهش بر آن است تا کیفیت اعمال قدرت آمریکا نسبت به ایران طی سه دهه گذشته تاکنون را با استناد به اسناد امنیت ملی آمریکا مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهند که بر اساس الگوی انواع قدرت یعنی قدرت سخت، نرم و هوشمند، رویکرد و کیفیت اعمال قدرت آمریکا نسبت به ایران دوره ریاست جمهوری کلینتون مبتنی بر قدرت نرم، دوره ریاست جمهوری بوش پسر مبتنی بر قدرت سخت و دوره اوباما مبتنی بر کاربرد قدرت هوشمند بوده است.
Machine summary:
این مقاله در چارچوبی توصیفی ـ تحلیلی بر آن است تا رویکردهای سیاست خارجی امریکا را نسبت به جمهوری اسلامی ایران طی سالهای ١٩٩٣ تا ٢٠١٤ با استناد به تحلیل محتوای استقرایی اسناد امنیت ملی امریکا مورد بررسی قرار دهد.
در نهایت یافته های پژوهش نشان داد که بر اساس الگوی انواع قدرت یعنی قدرت سخت ، نرم و هوشمند و هم چنین ابزارهایی که در تعقیب اهداف سیاست خارجی دولتها به کار گرفته میشود، رویکردهای امریکا نسبت به ایران در دوره ریاست جمهوری کلینتون مبتنی بر قدرت نرم ، دوره ریاست جمهوری بوش پسر مبتنی بر قدرت سخت و دوره اوباما مبتنی بر کاربرد قدرت هوشمند بوده است .
در این مقاله تلاش میشود تا در چارچوب اسناد راهبردی امنیت ملی امریکا، رویکردهای سیاست خارجی امریکا در برابر ایران ، طی سه دهه (سه دوره رئیس جمهوری، کلینتون ، بوش و اوباما) مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
در همین رابطه ، بررسی اسناد راهبردی امینت ملی امریکا به عنوان مهمترین سند بالا دستی این کشور، که نقشه راه را در عرصه مطالبات ملی و مخصوصا بین المللی، نمایش میدهد، میتواند چشم انداز روشنی در اختیار سیاستگذاران کشورمان قرار دهد تا با توجه و تمرکز بر رئوس کلی و اهداف اصلی ایالات متحده به عنوان کنشگری که در تقابل با ایران قرار دارد، درک بهتری از کیفیت تعقیب منافع و اهداف سیاست داخلی و خارجی (در سطوح منطقه ای و فرامنطقه ای) خود داشته باشند.