Abstract:
انقلاب 25 ژانویه مصر، درواقع نتیجه بحرانهایی در سطح جامعه از قبیل افزایش فاصله طبقاتی و
گسترش فساد و تلاش مبارک برای موروثی کردن ریاست جمهوری بود که با کمک رسانهها از مطبوعات
تا شبکههای اجتماعی زمینه را برای شکل گیری جنبشهای اجتماعی در مصر، ضد رژیم مبارک و سقوط
آن فراهم کرد. در این راستا آنچه بسیار موردتوجه قرار می گیرد، نقش پررنگ مطبوعات و رسانه های چاپی
در روند انقلاب است. درحالیکه از دیرباز در این کشور با سه نوع سیستم روزنامهنگاری دولتی، مستقل و
روزنامههای متعلق به احزاب مخالف، روبرو بوده ایم، نویسنده تلاش کرده است تا در این زمینه به این پرسش اصلی پاسخ دهد که نقش و موضع هر یک از این سه نوع سیستم مطبوعاتی در سرزمین اهرام در فرایند انقلاب 2011 (بهویژه از 25 ژانویه تا 11 فوریه روز استعفای مبارک) به چه صورتی بوده است و این موضع گیری ها تا چه اندازه توانسته بر روند انقلاب ژانویه تاثیرگذار باشند؟ در این راستا ضمن معرفی دقیق روزنامه های هر سیستم، به بررسی آراء و مواضع این روزنام هها و به تصویر کشیدن تفاو تهای عمده میان مطبوعات دولتی با روزنامه های مستقل و متعلق به احزاب می پردازیم. چنانکه یافتههای تحقیق نشان می دهد، به نظر می رسد در انقلاب ژانویه 2011 مصر، آزادی نسبی این رسانههای سنتی در بیان نظرات خود به همراه رشد طبقه متوسط، توانست با بسیج کردن مردم برای رسیدن به خواسته های خود و تشیکل جنبشهای اجتماعی قدرتمند تا حدودی امکان گذار مصر از دیکتاتوری سیساله خود را فراهم نماید.
Machine summary:
به طورکلی باید گفت که گرچه شکل گیری بحران هایی همچون بیکاری ، تورم ، انحصارطلبی ، نبودن آزادی بیان ، الهام گرفتن از انقلاب تونس و غیره در سطح دولت و جامعه ی کشور نمونه موردنظر یعنی مصر سبب وقوع قیام ها و اعتراضات در این کشور شد، اما آنچه باعث انسجام مردم و تکوین جنبش اجتماعی از سوی گروه های مختلف علیه حکومت دیکتاتوری حسنی مبارک و دولت اخوانی محمد مرسی گردید، نقش غیرقابل انکار رسانه های اجتماعی بود که با همراهی طبقه ی متوسط جدید جامعه ی مصر، موجبات به نتیجه رسیدن اعتراضات مردمی در سال ٢٠١١ شد.
مقامات رسمی الجزیره تاکید می کردند که وظیفه آنها چیزی نیست جز پوشش خبری کامل حوادث با روشی متعادل و بی طرفانه (٢٠١١ ,Bendary-E١) نویسنده ی الفجر می افزاید: «تاریخ نشان داده است که مصر هرجایی می رود، اعراب به همان مسیر می روند و جای هیچ شگفتی نیست که حاکمان مستبد عرب در ترس و لرز تاثیر عظیم الجزیره در خیابان های عربی هستند» (Zahran, 2011) از زمانی که انقلاب شروع شد، خواسته همیشگی از طرف عموم مردم مبنی بر تجدید سازمان رسانه های دولتی وجود داشته است .
صفحه مقابل سرمقاله مهم ترین روزنامه ی متعلق به احزاب (الوفد)، اناس الفیقی ١ وزیر اطلاعات را به جوزف گوبلز٢ که از سال ١٩٣٣ تا ١٩٤٥ به عنوان وزیر تبلیغات رایش در آلمان نازی فعالیت می کرد، همانند می کرد (٢٠١١ ,Al-Wafd) عجیب ترین چیزی که در مطبوعات دولتی مصر و در بیش از ٢٠ مقاله در روزهای پس از سقوط مبارک به چشم می خورد این است که آنها در هیچ مطلبی درباره اشتباهات مبارک متمرکز نشده بودند یا اینکه بخواهند آشکارا، از رفتن وی ابراز خوشحالی کنند.