Abstract:
از رساترین وصایای پیامبر صلّیالله علیه و آله و سلّم حدیث صحیح ثقلین است که با عبارت «کتاب الله و عترتی، اهل بیتی» بیان شده است. این روایت که عمدا یا سهوا با عبارت «کتاب الله و سنتی یا سنه نبیه» در منابع معدودی از اهل سنت آمده و عدم صحت آن از سوی بزرگان ایشان مطرح گردیده، در اثر حدیثی شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه نیز نقل شده است. از آنجا که صدوق حدیثشناس و آگاه به رجال است، نقل این روایت از سوی ایشان سوالبرانگیز بوده و نویسنده را بر آن داشت تا علت، مورد بررسی قرار گیرد. با بررسی اسناد و محتوای این روایات، پذیرش آن غیرممکن و با بررسی آثار صدوق، علل نقل این روایت واضح و به یکی از سبکهای وی در فهم حدیث دست یافتیم، بدین صورت که صدوق با گزینش متناسب روایات و عنایت در ساختار هندسی آن، در فهم و دستیابی به معنای مقصود روایات، مجدّانه کوشیده است.
Machine summary:
بررسی روش فقه الحدیثی شیخ صدوق در چینش هندسی روایات ثقلین علی احمد ناصح 1 زهرا معارف 2 محمدتقی دیاری بیدگلی 3 چکیده: از رساترین وصایای پیامبر حدیث صحیح ثقلین است که با عبارت «کتاب الله و عترتی، أهل بیتی» بیان شده است.
این روایت که عمداً یا سهواً با عبارت «کتاب الله و سنتی یا سنة نبیه» در منابع معدودی از اهل سنت آمده و عدم صحت آن از سوی بزرگان ایشان مطرح گردیده، در اثر حدیثی شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه نیز نقل شده است.
حال در معدود روایاتی از منابع اهل سنت، عترت و اهل بیت حذف و واژۀ «سنتی» جایگزین آن شده است که در این باره تحقیقات وسیعی صورت گرفته است؛ از جمله میتوان به حدیث الثقلین به روایت مرحوم وشنوی قمی اشاره کرد که با اشارۀ آیتالله بروجردی آغاز و در نهایت به اندیشۀ تقریبی انجامید و موجب ترفیع دیدگاه اهل سنت نسبت به شیعه گردید.
این نوشتار بر آن است روایت مذکور را در منابع اهل سنت به اجمال بررسی نموده، صحت یا عدم صحت آن را گزارش و سپس علت نقل آن را توسط صدوق مطرح و یکی از روشهای فقه الحدیثی ایشان را که مبنی بر چینش روایات است، ارائه کند.
ابتدا از قدیمیترین کتاب اهل سنت، یعنی الموطأ آغاز میکنیم که عبارت «کتاب الله و سنة نبیه» ذیل حدیث شمارۀ 3 این کتاب، بدون سند مطرح گردیده و روایت مقطوع و مرسل است؛ زیرا وفات مالک در سال 179 اتفاق افتاده و فاصلۀ زیادی بین ایشان تا پیامبر وجود دارد و واسطۀ میان مالک تا پیامبر مشخص نیست.