Abstract:
زمینه و هدف: عرضه و سوءمصرف موادمخدر، به طور عمده تکجنسیتی (مردانه) به سمت دوجنسیتیشدن پیش میرود. در دهههای اخیر ، نرخ رشد اعتیاد در میان زنان ایرانی بهمراتب بیش از مردان بوده و در برخی پژوهشها تا حدود دو برابر شده است. هدف مطالعه حاضر، شناخت اختلالات و آسیبهای هویتی و رابطه آن با گرایش به سوءمصرف موادمخدر توسط دختران و زنان است. روش: این پژوهش نوعی پیمایش زمینهیاب و پیشگو در میان 384 نفر نمونه از دختران دانشجوی دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی شهر تهران به صورت تصادفی است. ابزار پژوهش، در چارچوب رویکرد هویتمدار آندرسون و سنجش متغیر آمادگی برای اعتیاد، با استفاده از مقیاس جهانی استانداردشده مقیاس ایرانی آمادگی برای اعتیاد IAPS است. از آزمون F و تحلیل رگرسیون برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده به عمل آمده است. یافتهها: قریب 40% دانشجویان مورد بررسی از آمادگی برای اعتیاد در حد متوسط و بالا برخوردار بوده و حدود 80% آنان از آسیبهای هویتی(هویت آزاردهنده و فقدان کنترل هویت) ناشی از زندگی در شرایط تبعیض و طرد اجتماعی مزمن، در رنجاند. نتیجهگیری: نتایج تحلیلهای پیشرفته آماری موید تاثیر و مداخله جدی متغیرهای مطرح در مدل نظری و قابلیت بالای آن در تبیین و پیشگویی گرایش به اعتیاد در گروههای پر خطر، از جمله زنان، در جامعه ایران است.
Background And Aim
Drug abuse, which was mostly single-gendered (male) , is becoming androgynous. In the past few decades, the rate of drug abuse among Iranian women has increased more than men; and some researches showed it has doubled. The present study investigates the identity disorders and its relationship with tendency of drugs abuse among girls and women.
Method
This study was a field detector and predictor survey consisted of a random sample of 384 subjects among female students of Tehran's Islamic Azad University and public universities. Research instrument consisted of identity-based approach in the framework of Anderson and assessing readiness for addiction via the scale of the global standardized Iranian Addiction Potential Scale (IAPS). F-test and regression analysis were used for data analysis.
Findings
Approximately 40% of students had moderate to high level of readiness for addiction and about 80% of them suffered from damage of identity (distressed identity and loss of identity control) due to chronic social exclusion and discrimination.
Conclusion
Advanced statistical analysis and experimental results confirmed the effectiveness of the major variables in the theoretical model in predicting the trends of addiction in high-risk groups in Iranian society, including women.
Machine summary:
یافته ها: قریب ٤٠٪ دانشجویان مورد بررسی از آمادگی برای اعتیاد در حد متوسط و بالا برخوردار بوده و حدود ٨٠٪ آنان از آسیب های هویتی (هویت آزاردهنده و فقدان کنترل هویت ) ناشی از زندگی در شرایط تبعیض و طرد اجتماعی مزمن ، در رنج اند.
هر چند اعتیاد و گرایش به سوءمصرف موادمخدر در تمام گروه های جمعیتی یک جامعه مهم و مسئله ای جدی و قابل بررسی است ، اما شیوع و شتاب رشد آن در جمعیت زنان ، آن هم در میان اقشار جوان دانش آموزی و دانشجویی ، از منظر تهدید سلامت فردی و اجتماعی نیمی از جمعیت ملی و نیز به اعتبار جایگاه و نقش خطیر آنان در کیفیت حیات و حال و آینده خانواده و اجتماع ، پیچیدگی و اهمیتی مضاعف می یابد.
چارچوب نظری پژوهش : در واکاوی ادبیات مفهومی و نظری مرتبط با موضوع مقاله حاضر، آرا و رویکردهای اندیشمندان مختلف در تبیین مسئله آمادگی برای اعتیاد و گرایش به سوءمصرف موادمخدر، مورد مطالعه قرار گرفته و از میان آن ها، مدل هویت مدار آندرسون به عنوان رویکرد اصلی و نظریه وینیک جهت تکمیل آن ، مورد استناد و استفاده واقع شده اند.
مدل نظری پژوهش فرضیه های پژوهش : با توجه به سوال اصلی و چارچوب نظری پژوهش ، فرض کلی پژوهش حاضر مبنی بر تأثیر عوامل و شرایط مطرودساز بر آمادگی فرد برای سوءمصرف موادمخدر از طریق آسیب های هویتی ، در قالب فرضیات زیر مورد آزمون قرار گرفته است : - بین عوامل /شرایط مطرودساز و آمادگی برای اعتیاد رابطه وجود دارد.