Abstract:
انقلاب یکی از پدیدههای نادر، جذاب و پیچیده اجتماعی میباشد که تبیین آن متضمن در نظر گرفتن وجوه متعدد و متنوع دخیل در ظهور آنست. در اینجا و با توجه به موضوع، صرفا بر وجوه فرهنگی انقلاب اسلامی اشاره خواهد شد. اصولا انقلابها در بستر و موقعیت خاصی حادث میشوند. در وقوع وضعیت انقلابی، بیداری، بسیج سیاسی تودهها، تحرک اجتماعی، مشروعیتزدایی از نظم سیاسی پیشین و طراحی نظم مشروع و مطلوب و استقرار نظام مردمی و انقلابی، ایدئولوژیهای انقلابی به عنوان موتور حرکت انقلاب عمل کرده است.
هدف این تحقیق ضمن بررسی اهمیت انقلاب ایران به مقایسه آن و کشورهای عربی با توجه به ویژگیهای انقلاب پرداخته و در نهایت به تاثیری که انقلاب ایران بر جریان بیداری اسلامی و اهمیتی که تشیع و رهبری در پیروزی انقلاب دارد،پرداخته شده است.این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی در صدد پاسخ به این سوالات است که عامل و ویژگی اصلی انقلاب ایران کدام بوده است که تاثیر مهمی را بر انقلاب عربی به جا گذاشته است؟ و وجه تشابه و تفاوت انقلاب اسلامی ایران و با انقلاب کشورهای عربی در چه مواردی میباشد؟
نوع تحقیق حاضر توصیفی و تحلیلی است که بر اساس ویژگیهای انقلاب به اهمیت مفهوم انقلاب ایران و تاثیری که بر بیداری اسلامی دارد به تحلیل بحث پرداخته شده است. با توجه به ماهیت و نوع موضوع مورد مطالعه، گردآوری اطلاعات از روشهای گوناگون و بر مبنای روش کتابخانهای و اینترنتی صورت پذیرفته و تجزیه و تحلیل یافتهها نیز عمدتا با شیوه تحلیل کیفی انجام پذیرفته است.
Machine summary:
در عین حال اجمالاّ میگوییم که آن طور که انقلابهای معاصر نشان میدهند و با توجه به اینکه در هر انقلابی دو طرف درگیر وجود دارد - یعنی نیروی اجتماعی (انقلابی) و نظام سیاسی و انقلاب به دلیل ویژگیها، برنامهها و رفتارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دولت و ویژگیها و اقدامات مخالفان به وقوع میپیوندند، برای ردیابی چگونگی ایجاد نارضایتیهای انقلابی و اینکه چرا مردمی که زمانی طرفدار ثبات بوده و یا از شرایط موجود احساس نارضایتی نمیکردند در زمانی دیگر راه انقلاب را برگزیدهاند، باید به تاریخ معاصر کشور مورد نظر رجوع کرد و در این راستا، بایستی به دنبال زمان و نقطهای در تاریخ آن کشور گشت که در آن نقطه با اطمینان بتوان گفت که نظام سیاسی از مقبولیت و ثبات کافی برخوردار بوده است تا به ردیابی این موضوع بپردازیم که از آن پس چگونه شد که نهایتا مقبولیت و ثبات از دست رفت و نخبگان و مردم خود را از حکومت کنار کشیدند و باعث وقوع انقلاب شدند.
در شرایطی که انقلاب اسلامی ایران به رهبری یک فرد روحانی بخوبی توانست مسیر درست خود را پیدا کند و در مسیر پیروزی گام بر دارد لیکن فقدان رهبرانی مدبر و آگاه در جریان انقلابات عربی کاملا به چشم میآید امری که سبب شد حتی پس از پیروزی انقلاب در مصر و تونس کماکان قدرت در دست بازماندگان نظام پیشین قرار گیرد خصوصاً که این حاکمان دوره گذار و انتقال با مسامحه در برابر ساختار رژیم گذشته که مردم بر علیه آن بپا خاستند همچنان راه را برای دست اندرکاری نیروهای وابسته به رژیم سابق باز گداردند.