Abstract:
فیلسوف، انسانشناس و جامعهشناس فرانسوی برونو لاتور، از نظریهپردازان پسامدرن است که با رّد اعتبار عام «برساختگرایی اجتماعی»، قائل به لزوم توجه به ساحت اجتماعی، در کنار ساحت فناوری و طبیعت است. وی، نظریه «کنشگر ـ شبکه» را در حوزة جامعهشناسی علم و فناوری مطرح کرده است. این نظریه، ریشههای نیرومندی در ساختارگرایی و پساساختارگرایی دارد و بهعنوان یک نظریه اجتماعی مشارکت افراد، اشیاء و فضاها را در درون شبکهای از مناسبات اجتماعی، مفروض گرفته است. نظریه کنشگر ـ شبکه معقتد است، افزون بر کنشگر انسانی، عناصر غیرانسانی نیز بهعنوان «عامل»، نقش ایفا میکنند. این مقاله، از منظر روششناسی بنیادین، ضمن ترسیم تصویری اجمالی از محتوای نظریه کنشگر ـ شبکه، مبادی فلسفی آن را استخراج و به بوته نقد سپرده است. بر اساس یافتههای تحقیق، این نظریه با نادیده انگاشتن تمایز میان عاملیت و ساختار، دو عامل کنشگر و شبکه را به هم پیوند میزند. تقلیلگرایی هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی ضدذاتگرایی و قائل بودن به موجودیت نسبی اشیاء، از مهمترین انتقادات مبنایی این نظریه است.
Machine summary:
این نظریه، ریشههای نیرومندی در ساختارگرایی و پساساختارگرایی دارد و بهعنوان یک نظریه اجتماعی مشارکت افراد، اشیاء و فضاها را در درون شبکهای از مناسبات اجتماعی، مفروض گرفته است.
بنابراین، اگر لاتور، بخواهد دیدگاه ارسطو را بپذیرد، اصل تحویلناپذیری را رد کرده است؛ زیرا در این صورت خواص و نسبت اشیاء، از یک هسته ثابت و عمیقتر (جوهر) نشئت گرفته است و اگر بتوان چیزی را بر اساس چیز دیگری در نظر گرفت، به طور ضمنی پذیرفتهایم که یکی به دیگری، تحویل یافته است که بنا بر اصل تحویلناپذیری، چنین تقسیمی برای شیء رد میشود؛ اشیاء را نمیتوان به دو بخش جوهر و عرض تقسیم کرد و وجود یکی را با توجه به وجود دیگری در نظر گرفت.
عدم تساوی کنشگران انسانی و غیرانسانی</H4> این نظریه در تحلیل کنشگران، به لاادریگری، تقارن و برخورد خنثی، با همه کنشگران، اعم از انسان و غیرانسان معتقد است، بهگونهایکه برای همه عناصر در شبکه جایگاه، تبیینی یکسان قائل است.
بنابراین، میتوان جهان را مجموعه شبکههای به هم مرتبطی در نظر گرفت که عناصر موجود در شبکه، بر روی یکدیگر تأثیرات متقابلی دارند؛ همچنانکه این نظریه به آن معتقد است.
اما جایگاه عناصر درون این شبکهها یکسان نبوده، بلکه هریک به تناسب ظرفیت وجودی خود به ایفای نقش میپردازند، بهطوریکه خداوند جایگاه و تأثیر انسان را نسبت به سایر موجودات و اشیاء، برتر و حاکم بر آنها قرار داده است.
Latour, B, 2005, Reassembling the Social: An Introduction to Actor - Network Theory (Clarendon Lectures in Management Studies), New York: Oxford University Press.