Abstract:
در معرفتشناسی فضیلت، فضیلت معرفتی به دو صورت تعریف شده است؛ سوسا آن را از سنخ قوای اعتمادپذیر میداند و زگزبسکی آن را از نوع ویژگیهای منشی. در حالی که هر دو، فضیلت را معرفتساز دانسته و تبیین و توجیه معرفت را بر پایۀ آن ممکن میدانند. در پاسخ به سؤال از دلیل این دو گانگی در تحلیل، مقالۀ حاضر نگرش متفاوت فیلسوفان به معنا و ویژگیهای معرفت را عامل آن میداند. تعریف سوسا از معرفت به باور صادق موجه و انفعالی دانستن آن، یا به حالتی فراتر از داشتن باورهای صادق، که حاصل فعالیتی اختیاری و ارادی است، در زگزبسکی، نهایتا به این منجر میشود که فضیلت را یا از سنخ قوا بدانیم و یا از سنخ ویژگیهایی که برای انجام چنین فعالیتی ضروری اند. در نتیجه بهرغم اینکه هر دو فیلسوف وجود قوا را برای کسب معرفت حیوانی ضروری میدانند اما نگاه متفاوتشان به معرفت تأملی، نهایتاً به دو برداشت از فضیلت منتهی میشود. حتی دخالت دادن عاملیت فاعل در معرفت حکمی و ضروری دانستن برخی ویژگیها مثل دقت و ذهن باز، به عنوان فضیلت باورساز، توسط سوسا، در نتیجه بحث، تغییر چندانی ایجاد نمیکند.
Machine summary:
تعريف سوسا از معرفت به باور صادق موجه و انفعالي دانستن آن ، يا به حالتي فراتر از داشتن باورهاي صادق ، که حاصل فعاليتي اختياري و ارادي است ، در زگزبسکي ، نهايتا به اين منجر مي شود که فضيلت را يا از سنخ قوا بدانيم و يا از سنخ ويژگي هايي که براي انجام چنين فعاليتي ضروري اند.
در حالي که هر دو معتقدند بر اساس تفسير ارسطو از فضيلت آن را تعريف کرده اند و هر دو بر اين باور که فضيلت به معناي مورد نظر آنها شرط لازم و کافي براي کسب معرفت است .
سوسا تعريف زگزبسکي را صحيح نمي داند؛ از اين حيث که ويژگي هاي منشي باورساز نيستند و درنهايت سعي مي کند با گسترش دامنه فضايل ، اعتمادگرايي را به گونه اي تفسير کند که مسئوليت گرايي را نيز پوشش دهد و زگزبسکي از ابتدا، نه تنها فضيلت بودن قوه را نمي پذيرد بلکه اساسا نظريه سوسا را مصداق معرفت شناسي فضيلت نمي داند.
agential virtues ارزشمند و مسئوليت آورند بلکه داشتن آنها تحسين برانگيز است ؛ از اين حيث که اينها ابتدا هويت معرفتي را مي سازند و پس از آن فعاليت معرفتي را شکل مي دهند، درست همانطور که فضايل اخلاقي سازنده هويت يا شخصيت اخلاقي فردند و آنگاه به حوزه عمل سرايت مي کنند.
. اما از نظر زگزبسکي ، معرفت برتر نوعي فعاليت تلقي مي شود و داشتن فضايل معرفتي ، به معناي ويژگي منشي ، براي تحقق آن الزامي است .
‘Virtue Epistemology’, in John Greco and John Turri (eds.