Abstract:
در این پژوهش مبانی و مدعیات تفکر سنتگرایی مورد بحث قرار گرفته است. «سنتگرایی» جریانی است که طی دو سده اخیر به منظور پاسداری از علم، هنر، تمدن و ارزشهای متعالی انسانی و ارائه راه حل مناسب برای انسان بحرانزده غربی در برابر مدرنیته و دستاوردهای آن به مقابله برخاسته است. مهمترین مولفهها و مدعیات آن، دفاع از حکمت خالده، وحدت متعالی ادیان، کثرتگرایی دینی، علم مقدس و معنویتگرایی است. سنتگرایان مبانی و مفروضات معرفتشناختی، هستیشناختی و انسان شناختی خود را مبتنی بر فلسفه «جاویدان خرد»، تبیین کرده و آن را در قلمروهای مختلفی چون مابعدالطبیعه، ادیان، علم، تمدن، هنر، آیینهای اقوام سنتی بسط و گسترش دادهاند. این جریان، طی دو سه دهه اخیر در جهان اسلام نیز طرفدارانی داشته است.
Machine summary:
اما سنتگرایان، تعریف متفاوتتری از آن دارند چنانکه برخی آنان گفتهاند: «حقایق یا اصولی است دارای منشأ الهی که از طریق شخصیتهای مختلف و معروف به: رسولان، پیامبران، اوتارهها، لوگوس، یا دیگر عوامل انتقال، برای ابنای بشر و در واقع، برای یک بخش کامل کیهانی آشکار شده و نقاب از چهره آن بر گرفته شده است، و این با پیامد و اطلاق و به کارگیری این اصول در حوزههای مختلف اعم از ساختار اجتماعی و حقوقی و هنر و رمزگرایی و علوم همراه است و البته معرفت متعالی، همراه با وسایطی برای تحصیل آن معرفت، را نیز شامل میگردد» (نصر، 1385: 155؛ نصر، 1387: 259).
2. ماهیت و شاخصههای سنت یکی از پرسشهای کلیدی مرتبط با جریان سنتگرایی، این است که حقیقت و ماهیت سنت چیست؟ برخی از سنتگرایان معتقدند: سنت، قابل تعریف نیست (ر.
خرد جاویدان (حکمت خالده) دیگر کلیدواژه مهم سنتگرایان در بحث معرفتشناسی، «خرد جاویدان (حکمت خالده)»، است؛ این واژه، هرچند خود، حامل بار معنایی خاصی است و کل جریان سنتگرایی را به صورت یک نظام فلسفی مبتنی بر تعقل، پوشش میدهد (ملکیان، 1381: 27 و 30)؛ اما در اینجا بعد معرفتیشناختی آن مورد نظر است.
سنتگرایان نیز طرفدار کثرتگرایی دینی است (ملکیان، 1381: 409) کسانی مانند گنون، شوان و نصر، نه تنها نگاه اخلاقی و آخرتشناسانه دارند، بلکه از منظر متافیزیکی به این مسأله مینگرند و همه ادیان و سنتها را برخوردار از حقیقت میدانند (ر.