Abstract:
ظهور جریان وهابیت و در پی آن پدیدار شدن پدیدههای جدید فکری و سیاسی همانند طالبان، القاعده، القاعده فی بلاد الرافدین و داعش، مدعیان متفاوتی را در گفتمان دینی جهان اسلام رقم زد. رهاورد این جریان و گفتمان، ترویج نوع مشخصی از عقیده و باور دینی و رویۀ متفاوتی از عمل فقهی نسبت به مسلمانان دیگر است که برای غلبه بر دیگر جوامع مسلمان، به تکفیر مسلمانان دیگر پرداخت و تصویر جدیدی از خشونت معطوف به دینداری را ترویج کرد که در سایر ِفرَق اسلامی چنین رفتار خشونتآمیزی در تاریخ اسلام دارای سابقۀ کمتری بوده است. به گمان بسیاری، وهابیت، القاعده و داعش تداوم جریان فکری خوارج در تاریخ صدر اسلام بوده، چه اینکه انگارههای جبرگرایانۀ فلسفی و ظاهرگرایانۀ حدیثی را در آنان جستوجو میکردند. اما به باور ما این گمانه چندان صحیح به نظر نمیرسد زیرا خوارج را کمبنیانتر از تأثیرگذاری عقیدتی و فاقد پایانههای فکری لازم برای شکل دادن به چنین تحولات تاریخی میدانیم. علیهذا باور داریم این مسئله را باید عمیقتر و دقیقتر بررسی کرد و بنیانهای فکری آن را در جای دیگر جستوجو کرد. به اعتقاد ما این جریان با حکومت اموی در مقوله باورها، سنتها و عملکردها، شباهت و همخوانی کلامی، فقهی و تاریخی آشکارتر و پیوند عمیقتری دارد.
The emergence of Wahhabism، followed by the emergence of new intellectual and political phenomena like the Taliban، al-Qaeda fi Bilad al-Rafidain and Isis different arguments in religious discourse in the Muslim world marked. in other Islamic sects such violence in Islamic history has been less experience. That in order to overcome the Muslim communities، the takfir of other Muslims and promote a new image of religious violence toward other Islamic sects that such violence has been lower in the history of Islam has a history. It seems that Wahhabism، Al-Qaeda and the Islamic State in early Islamic history was continuing stream of thought Kharijites whether the notion of deterministic philosophy and tradition in their looks and appearance were searching for. But we believe that this speculation does not seem correct And we Aztasyrgzary Kharijites down more fundamental ideological and intellectual terminals for shaping such developments do not know history Forth believe that this matter should be deeper and more thorough review and scrutinize and intellectual foundations of it be sought elsewhere.
Machine summary:
بدع الامویین ؛ تحریم زیارت قبور از بدعت های امویان است » (امینی، ج ٥: ٢١٩) و بعد در دوره عباسیان با ورود احمد ابن حنبل به دستگاه خلافت عباسی در عصر متوکل این اقدام با تخریب قبر شهدای کربلا شکل جدیدی پیدا کرد و مقابله با زیارت شهدای کربلا وارد عرصۀ جدیدی شد.
از جمله کسانی که مورد تکفیر امویان قرار گرفت ، حسین ابن علی (ع ) بود که با فتوای شریح قاضی خارج از دین اعلام شد و به بهانۀ تکفیر، خانه خدا تخریب شد و در آتش سوخت و جالب تر آنکه یزید فرمان قتل عام مردم و تصاحب نوامیس آنها را در شهر پیامبر (ص ) صادر کرد که این امر در واقعۀ حره روی داد.
یکی از وجوه مشترک احمد ابن حنبل ، ابن تیمیه و محمد عبدالوهاب ، ادبیات تکفیر در خصوص مخالفان خودشان است و گروه داعش هم در این زمینه از رویکرد این سه نفر تبعیت کرده و مخالفان خود اعم از سنی یا شیعه را تکفیر میکند و خون آنها را مباح میداند.
به عنوان نمونه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: حملۀ امویان به زینب دختر پیامبر(ص ) بعد از جنگ احد و وعده اراذل و اوباش و قبایل به تصاحب زنان مکه و مدینه و همچنین تلاش امیرالمومنین علی (ع ) برای ازدواج امامه بنت ابی العاص همسرش بعد از شهادت خود به دلیل خطر دست اندازی معاویه به وی و همچنین همسفر کردن اهل بیت در جریان قیام امام حسین (ع ) برای جلوگیری از خطری که توسط حاکم مدینه یعنی مروان ابن حکم خاندان حضرت را تهدید میکرد.