Abstract:
وجود نظم در جهان طبیعت را نمیتوان انکار کردء همه علوم و دانشهای طبیعی بر وجود نظم در جهان
گواهی میدهند در این میان نظریههای علمی در جهت له و یا علیه این برهان به گونهای متفاوت در این
عرصه پیشتازی میکنند» نظریه کوانتوم» اصل عدم قطعیت هایزنبرگک هر کدام یکه تازه این تفکرهستند که
چرا ناظم و مدبر باید یک امر متعالی باشند» این نظریات بعنوان نظریات رقیب مطرح شده در برهان طرح
شناسی است» خود طبیعت به خودی خود از عهده خود بر خواهد آمد و نظم جهان حاصل یک امر متعالی
و طراح نیست» ما با طبیعت با شعور و هوشمندی روبرو هستیم که دیگرجایی برای حضور یک طراح به
عنوان خداوند باقی نخواهد گذاشت. در واقع بااین رویکرد خداناباروی رواج پیدا خواهد کرد که در این
عرصه دانش براین مدعا صحه می گذارد. در این مقاله درصدد آنیم که نشان دهیم برهان طرح شناسی با
قدرت و استواری به همه ادعاها پاسخی در خور توجه داده است» بنابراین ابتدا به بررسی سیر تاریخی این
برهان در حوزه الهیات مسیحی و سپس درحوزه فلسفه اسلامی خواهیم پرداخت و به انتقادها و چالشهای
مطرح شده پاسخ خواهیم داد و بیان خواهیم کرد که این برهان بعنوان یقیتیون برهان جایگاه خود را حفظ
کرده است.
Machine summary:
com چکيده وجود نظم در جهان طبيعت را نميتوان انکار کرد، همه علوم و دانشهاي طبيعي بر وجود نظم در جهان گواهي ميدهند در اين ميان نظريه هاي علمي در جهت له و يا عليه اين برهان به گونه اي متفاوت در اين عرصه پيشتازي ميکنند، نظريه کوانتوم ، اصل عدم قطعيت هايزنبرگ هر کدام يکه تازه اين تفکرهستند که چرا ناظم و مدبر بايد يک امر متعالي باشند، اين نظريات بعنوان نظريات رقيب مطرح شده در برهان طرح شناسي است ، خود طبيعت به خودي خود از عهده خود بر خواهد آمد و نظم جهان حاصل يک امر متعالي و طراح نيست ، ما با طبيعت با شعور و هوشمندي روبرو هستيم که ديگرجايي براي حضور يک طراح به عنوان خداوند باقي نخواهد گذاشت ، در واقع بااين رويکرد خداناباروي رواج پيدا خواهد کرد که در اين عرصه دانش براين مدعا صحه مي گذارد.
در نظريه تطور انواع داروين انکار نميشود که جهان نظام مند است ، بلکه انکار مي شود که چنين نظمي حاصل تدبير بوده است ، در موردنظم طبيعي هر گونه فعل وانفعال حتي اگر تدريجي باشد درواقع ناشي از اراده ازلي خداوند حکيم است ، اصل تکامل حاوي اين مطلب است ، زيرا پيدايش تدريجي و تغييرات تصادفي (موتاسيون ) ساختمان اندامهاي گياهان و حيوانات به هيچ وجه براي توجيه تشکيلات و نظامات دقيق اندامهاي آنها کافي و قابل قبول نيست که تغييرات تصادفي ولو در طول ميلياردها سال تدريجاجهاز هاضمه و باصره و سامعه را بوجود اورده باشد.