Abstract:
قرارداد کار تولید مال فکری از مهم ترین نمونه های قراردادی تجمیع سرمایه و تخصص در قالبی واحد است. امروزه سرمایه گذاران تلاش می کنند با انعقاد قرارداد کار با کارگر متخصص و در قبال اعطای عوضی مناسب به او، حقوق مادی مال فکری تولیدی را از آن خود کنند. در این گونه قراردادها مفهوم مهم تبعیت کارگر از کارفرما رنگ و بوی خاص خود را دارد. علاوه بر این، باید اذعان داشت که در موارد متعددی، عوض اعطایی به کارگر بسیار کمتر از منافعی است که کارفرما از تجاری سازی آن مال به دست می آورد. به همین دلیل، بسیاری از کشورها اعطای سهمی از منافع را به کارگر تحت عنوان سهم منصفانه در قوانین خود به رسمیت شناخته اند.
Machine summary:
بند 2 مادۀ 11 قانون کپیرایت، طرحها و اختراعات انگلستان مصوب 1988 در این مورد مقرر میدارد: «در صورتی که هرگونه اثر ادبی، هنری و دراماتیک به دست کارگری در جریان وظایف کارگریاش تولید شود، حقوق ناشی از آن، از همان بدو تولید، متعلق به کارفرما میباشد مشروط بر اینکه خلاف آن در قرارداد (کار) پیشبینی نشده باشد».
نظر مشهور حقوقدانان فرانسه بر این امر استوار است که حقوق مادی اثر تولیدشده در قالب قرارداد کار، متعلق به کارگر است که وی باید پس از آفرینش آن را به کارفرما انتقال دهد؛ زیرا اگر امارۀ انتقال میخواست شامل همۀ آثار ادبی و هنری شود، قانونگذار تنها دو مورد از آن را ذکر نمیکرد (Lucas, 1994: 161-164).
واقعیت این است که اگر کارفرما حتی لحظهای احساس کند که حقوق مادی به کارگر منتقل میشود، نه به وی، دیگر تمایل لازم را نسبت به سرمایهگذاری برای تولید مال فکری نخواهد داشت؛ زیرا ممکن است کارگر از انتقال حقوق مادی به کارفرمای خود امتناع کند، مگر اینکه گفته شد کارگر پس از تملک حقوق مادی، مکلف به انتقال حقوق مادی به کارفرماست که این حکم منوط به تصریح قانونی و یا قراردادی است که در مورد اول، قانون کاملا ساکت است و کارفرما نیز همواره با خطر استنکاف کارگر در انتقال مواجه است؛ بنابراین، بهترین راه، پذیرش امارۀ انتقال با توجه به دلایل پیشگفته میباشد.