Abstract:
در فقه و قانون مدنی، نفوذ وصیّت به بیش از ثلث منوط به اجازه ورثه دانسته شده است؛ اگرچه درباره زمان نفوذ اجازه ورثه در فقه اختلاف نظر وجود داشته و قانون مدنی آن را به اجمال و ابهام گذاشته و از آن گذشته است. اما این نوشتار- که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای انجام شده است- در پی یافتن پاسخ به این سوال است که آیا وصیّت امری تعبّدی یا توقیفی بوده که نفوذ آن در بیش از ثلث، منوط به اجازه ورثه است یا آنکه میتوان آن را امری موردی و قضایی تلقّی کرده و نه تنها وصیّت به بیش از ثلث، بلکه گاهی حتی به مقدار ثلث را نیز نافذ ندانست؟ ادّعای نویسندگان آن است که میتوان وصیّت را از حوزه احوال شخصیّه خارج دانست و آن را امری قضائی تلقّی کرده و بسته به اوضاع و شرایط اقتصادی، روحی و عاطفی ورثه و نیز تعداد آنان و مقدار ماترک و نیز وضع مالی و اقتصادی موصیله یا موصیلهم متغیّر دانست و در نتیجه، پذیرفت که وصیّت از یک رابطه انحصاری بین موصی و موصیله در میآید و این نهاد دادرسی و دادرس است که در خصوص اعمال آن به اندازه ثلث و گاه به کمتر از ثلث، تصمیم میگیرد.
Machine summary:
اما ایـن نوشـتار- که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است - در پی یافتن پاسخ به این سؤال است که آیا وصّیت امری تعّبدی یا تـوقیفی بـوده کـه نفوذ آن در بیش از ثلث ، منوط به اجازه ورثه است یا آن که مـیتـوان آن را امـری موردی و قضایی تلقّی کرده و نه تنها وصّیت به بیش از ثلث ، بلکه گاهی حتی بـه مقدار ثلث را نیز نافذ ندانست ؟ ادّعای نویسندگان آن است که میتوان وصـّیت را از حوزه احوال شخصّیه خارج دانست و آن را امری قضائی تلقّی کرده و بسته بـه اوضاع و شرایط اقتصادی، روحی و عاطفی ورثه و نیز تعداد آنان و مقدار ماترک و نیز وضع مالی و اقتصادی موصیله یا موصیلهم متغّیر دانست و در نتیجه ، پذیرفت که وصّیت از یک رابطه انحصاری بین موصی و موصیله در مـیآیـد و ایـن نهـاد دادرسی و دادرس است که در خصوص اعمال آن به اندازه ثلث و گاه به کمتـر از ثلث ، تصمیم میگیرد.
آیا از ظاهر این سخن برنمـیآیـد که اگر کسی مال زیاد ندارد نباید وصّیت کند؟ اگر چنین باشد آیـا مـلاک عـدم جـواز، چیزی جز اضرار به ورثه خواهد بود؟ صاحب کنز العرفان نیز در توضیح آیه فوق الذکر و ذیل کلمه «بالمعروف » بیان می - دارد که در خصوص معنای این کلمه چند احتمال داده میشـود: اول ایـن کـه وصـّیت ، زیاده بر ثلث نباشد؛ دوم ، برای فقیر و مسکین وصّیت شود و غنی بر فقیـر تـرجیح داده نشود؛ سوم ، به ورثه موصی چنانچه فقیر باشند ضرری وارد نشود، هرچند که به کـم تـر از ثلث وصّیت شود؛ چهارم ، به مقدار کم از اموال وصّیت شود، هرچنـد وراث موصـی، غنی و بینیاز باشند.