Abstract:
بخشی از روایات معصومان به روایات طبی اختصاص دارد. از موضوعات مطرح در ارتباط با این دسته از روایات، مبانی اعتبارسنجی این دسته از روایات است. در این تحقیق با بررسی دیدگاه حدیث پژوهان شیعه و سنی، مبانی سندی و متنی اعتبار روایات طبی بررسی شده و وضعیت تعارض این روایات با یافتههای دانش بشری مورد بررسی قرار گرفته است. در اعتبار سنجی سندی روایات طبی، علمای اسلامی ضمن اتفاق نظر بر پذیرش روایات طبی متواتر و محفوف به قرائن صحت، در حجیت روایات طبی غیر محفوف به قرائن که توسط ثقه نقل شده باشد همانند سایر روایات، دو دستهاند و اختلاف نظر دارند.
با توجه به ماهیت تجربی موضوع طب و پیشرفتهای بشری در توسعه این علم، معیار عدم مخالفت با تجربه و یافتههای علمی در میان معیارهای عمومی نقد متن از جایگاه ویژهای برخوردار است. در تعارض بین اخبار و یافتههای علمی، خبر قطعی بر نظریات اثبات نشده علمی و یافتههای قطعی علمی بر اخبار ظنی مقدم میشوند. در صورت ظنی بودن هر دو طرف نمیتوان نتیجه را به صورت قطعی به دین نسبت داد. امکان تعارض اخبار قطعی با نتایج قطعی علمی نیز ثبوتاً وجود ندارد و در صورت مشاهده باید به آسیبشناسی دقیق و مجدد اخبار و یافتههای علمی پرداخت.
Machine summary:
آیا اعتبار روایات طبی به میزانی است که حتی در صورت تعارض با نتایج علمی نیز باید مورد عمل قرار گیرد یا اینکه نتایج حاصل از تجربه بر اعتبار روایات آحاد مقدم است؟ این مقاله به بررسی این سه موضوع پرداخته و ضمن بیان شیوههای اعتبارسنجی سندی و متنی روایات طبی، به بررسی شیوه حل تعارض بین این روایات و نتایج حاصل از علوم روز توجه نموده است.
میباشد، جائز است که به آن روایات اعتماد شود و عموم مردم به آن عمل نمایند و نیاز به بررسی صحت متن و سند آنها نیست، مگر اینکه قرائن و امارات بر دروغ بودن آن روایات به دست آید (آل کاشف الغطاء، الأرض و التربة الحسينية، 1416 ق: 47ـ51)، ولی کاشف الغطاء خبر واحدی که راجع به عقاید باشد، مطلقاً حجت نمیدانند، بلکه موافقت آن با ادله قطعیه را شرط میداند: «اگر روایاتی که در بردارنده اُصول عقاید از اثبات خداوند و وحدانیت وی باشد و شرک را از خداوند نفی کند و درباره صفات ثبوتیه و سلبیه باشد...
همانگونه که اگر معنای روایتی مخالف قرآن بود، حتی صحت سند هم نمیتواند جبران این ضعف را بنماید و نباید با توجیهات و تأویلهای تکلّفآمیز، سعی در پذیرش آن نمود، چنانکه علامه شعرانی تصریح میکند: مضمون روایتی كه مورد عمل علما نباشد و مخالف سایر روایات متواتره و قرآنکریم باشد، فائدهای ندارد تا با تأویل مشقتبار صحیح بودن آن روایت را ثابت کنیم (فیض کاشانی، کتاب الوافی، 1430 ق: 13/ 12 (حاشیه)).